نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 146
توصيف
آن به«قديم»(كَالْعُرْجُونِ
الْقَدِيمِ)اشاره به كهنگى آن است،زيرا قديم به هر چيز كهنهاى گفته مىشود كه
زمانى برآن بگذرد،بنابراين هر قدر اين شاخهها كهنهتر مىشود،باريكتر و پژمردهتر
و زردرنگتر مىشود و شباهت بيشترى به هلال آخر ماه پيدا مىكند.(ج 384/18-385.)
از مادّۀ«عرّ»(بر وزن شرّ)و«عرّ»(بر وزن حرّ)در اصل به
معنى«بيمارى جرب»، يك نوع عارضۀ شديد پوستى است كه عارض بر انسان يا حيوان
مىشود،سپس توسعه داده شده و به هرگونه زيان و ضرر و عيبى كه به انسان مىرسد،اطلاق
شده است،چنان كه آيه مىگويد:
«...پس از اين راه،عيب و عارى ناآگاهانه از آنها به شما
رسيد...»مَعَرَّةٌ بِغَيْرِ
عِلْمٍفتح25/.(ج 92/22.)
در اين آيه به واژههاى«قانع»و«مُعتر»بر مىخوريم كه با تعريف هريك
تفاوتهايى ميان آنها ملاحظه مىكنيم.«مُعتر»كسى است كه به سراغ تو مىآيد و سؤال و
تقاضا مىكند و اىبسا به آنچه مىدهى راضى نشود و اعتراض كند،ولى«قانع»به كسى مىگويند
كه اگر چيزى به او بدهند قناعت مىكند و راضى و خشنود مىشود و اعتراض و ايراد و
خشمى
(شبانه
روز طى مىكند و در آخر ماه باريك مىشود و به شكل شاخۀ خشك كهنۀ خرما
در مىآيد و بعضىگفتهاند كه شاخۀ خرما در هر شش ماه اينطور مىشود.«به
نقل از:فرهنگ لغات قرآن،ج 47/2.»