نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 106
شور
مخصوصى داشت كه سبب مىشد براى دريافت وحى عجله كند مانند:
لاٰ تُحَرِّكْ
بِهِ لِسٰانَكَ لِتَعْجَلَ بِهِ إِنَّ عَلَيْنٰا جَمْعَهُ وَ
قُرْآنَهُ فَإِذٰا قَرَأْنٰاهُ فَاتَّبِعْ قُرْآنَهُ .«زبانت
را به خاطر عجله به هنگام دريافت وحى حركت مده،بر ماست كه آن را در سينۀ تو
جمع كنيم تا بتوانى آن را تلاوت نمايى،سپس هنگامى كه ما آن را بر تو خوانديم از
تلاوت آن پيروى كن»قيامت16/ تا 18.(ج 312/13.)
حتّى در گرفتن وحى عجله مكن
جملههايى كه يادآور شديم درسهاى آموزندهاى در بر دارد،از جمله
نهى از عجله به هنگام دريافت وحى.
بسيار ديده شده افرادى به هنگام شنيدن سخن يك گوينده،هنوز مطلب
تمام نشده به تكرار يا تكميل آن مىپردازند.اين امر گاهى ريشۀ كمصبرى دارد
و گاهى غرور و اظهار وجود،ولى گاهى نيز عشق و علاقۀ زياد به دريافت مطلب و
انجام مأموريتى انسان را بر اين كار وادار مىكند كه در اين صورت انگيزۀ
مقدسى دارد،ولى نفس عمل يعنى عجله كردن غالبا ايجاد مشكل مىكند،به همين دليل در
آياتى كه گذشت اين كار نهى شده، هرچند به منظور صحيحى باشد.اصولا كارهايى كه
شتابزده انجام مىگيرد خالى از عيب و نقص نخواهد بود،قطعا كار پيامبر(ص)به خاطر
داشتن مقام عصمت،از خطا و اشتباه مصون بود،ولى او بايد در همه چيز سرمشق و الگوى
مردم باشد تا مردم حساب كنند جايى كه براى دريافت وحى نبايد شتابزدگى به خرج داد
تكليف بقيه كارها روشن است.
البته در تفسير اين جمله احتمالات ديگرى وجود دارد،از جمله اين كه
گاهى به هنگام دير شدن وحى،پيامبر بىتابى مىكرد،آيه به او تعليم مىدهد بىتابى
مكن،ما به موقع خود آنچه لازم باشد بر تو وحى مىكنيم و بعضى گفتهاند چون آيات
قرآن مجيد يكبار به صورت جمعى در شب قدر بر قلب پيامبر(ص)نازل شد و يكبار هم به
طور تدريجى در مدت 23 سال،لذا پيامبر(ص)به هنگام نزول تدريجى آيات،گاه پيشقدم بر
جبرئيل مىشد.قرآن دستور مىدهد در اين كار عجله مكن و بگذار نزول تدريجى هركدام
به موقع
نام کتاب : شرح و تفسیر لغات قرآن بر اساس تفسیر نمونه نویسنده : شریعتمداری، جعفر جلد : 3 صفحه : 106