و بنت مخاض شتر يكساله پا در دو است، بنت لبون دوساله است پا در سه است، و حقّه سهساله پا در چهار است، و جذعه چهارساله پا در پنج است، و هر يك از اينها بايد ماده باشد.
و گاو و گاميش دو نصاب دارند:
اوّل: سى؛ و در آن يك تبيعه است يا يك تبيع، يعنى: گاو نرى يا ماده كه پا در دو سال باشد.
دويم: چهل است، و در آن يك مسنّه است، و آن گاو مادۀ پا در سه سال است، بعد از آن هر قدر كه زياد مىشود، اگر مىخواهد همه را سى سى حساب كند و تبيع يا تبيعه دهد، يا چهل چهل حساب كند و مسنّه دهد، يا بعضى را سى و بعضى را چهل حساب كند به طريق مذكور.
و گوسفند پنج نصاب دارد:
اول: چهل و در آن يك گوسفند است.
دويم: يكصد و بيست و يك است، و در آن دو گوسفند است.
سيّم: دويست و يك؛ و در آن سه گوسفند است.
چهارم: سيصد و يك؛ و در آن چهار گوسفند است.
پنجم: چهار صد است تا هر قدر كه بالا رود، و در هر صدى يك گوسفند است، و اللّه العالم.
سؤال صز [97]:
زيد به عمرو وجهى داده كه به آن معاملۀ ابريشم كند، و آنچه نفع به هم رسد، فيما بين بالمناصفه حصّه شود و اگر نقصانى رو دهد- بعد از شروع در معامله- تماما بر عمرو باشد و اگر قبل از شروع نقصان شود- به اينكه مجموع مال يا بعضى از آن تلف شود- بر زيد باشد، و عمرو اين مراتب را قبول نموده، بعد از معامله نقصانى كه رو داده؛ قبول نمىكند كه متحمّل آن شود، آيا زيد را شرعا مىرسد كه تمام خسارت را از او بگيرد نظر به