وسعت نماز هر يك را على حدّه نداشته باشند، و مكان نماز نيز قابل تفرّق ايشان نباشد، و همچنين در كجاوه همراه باشند، بايد كه از براى تقدّم در نماز قرعه زنند، و بعضى توقّف نمايند، يا بيرون روند با امكان، و الّا نماز را ترك كنند تا وقت بيرون رود عالما عامدا، يا ضيق وقت را اعتبار كنند، يا آنكه وجوب جهر در اين وقت از همگى ساقط شود، يا قرعه زنند از براى بعضى دون بعضى!!!
خلاصه: مفاسدى كه بر اين وسواس مترتّب مىشود گنجايش تحرير ندارد، و ذكرش موجب تضييع عمر است، و منشأ اين وسواس آن است كه: حقّ تعالى در آخر سورۀ اعراف فرموده: وَ إِذٰا قُرِئَ الْقُرْآنُ فَاسْتَمِعُوا لَهُ وَ أَنْصِتُوا[1] و ظاهر معنيش اين است كه: هرگاه خوانده شود قرآن پس گوش دهيد از براى آن و ساكت شويد.
و اتمام اين دليل بر نهجى كه مفيد مطلب باشد موقوف است بر امورى چند كه اتمام هر يك محتاج است به دليل و ردّ قال و قيل، و بر تقدير تسليم همه؛ حضرت امام (عليه السلام) در صحيحۀ صريحۀ زراره فرموده كه: «مقصود حقّ تعالى در اين آيه همين نماز جماعت است، و گوش دادن مأموم قرائت امام خود را» [2].
و جمعى نقل نمودهاند: اجماع را بر عدم وجوب استماع در غير جماعت.
از آن جمله است: شيخ طوسى (رحمه اللّه) كه در كتاب «تبيان» فرموده [3] و شيخ طبرسى در كتاب «مجمع البيان» از آن نقل نموده به اين عبارت: لا خلاف في أنّ الإنصات و الاستماع للقرآن خارج الصلاة غير واجب [4].