حبشه: هزار و چهارصد، تا يزد: نهصد و هفتاد، تا مصر: هزار و چهارصد و چهل، تا حلب: هزار و دويست و هشتاد، تا قزوين: هزار و شصت، تا تبريز:
هزار و صد و چهل، تا ارزن الروم: هزار و دويست و سى، تا سبزوار: نهصد و نود، تا استرآباد: هزار و بيست، تا هرات: نهصد و بيست، تا طوس: نهصد و هشتاد، تا شماخى: هزار و صد و ده، تا تفليس: هزار و صد و بيست، تا نوبه: هزار و ششصد و شصت، تا قندهار: هفتصد و هفتاد، تا بخارا: نهصد و پنجاه، تا بلخ: هشتصد و چهل، تا سومنات: نهصد و شصت، تا مولتان: هفتصد و ده، تا قسطنطنيه: هزار و پانصد و چهل، تا بلغار: هزار و صد و هشتاد، تا كشمير: هفتصد و بيست، تا ختن: هشتصد و شصت، تا اكره: پانصد و چهل، تا تبّت، هفتصد و نود، تا اندلس: هزار و نهصد و ده، تا خانبالغ: هفتصد و نود، تا چين: سيصد و ده [فرسخ] [1].
سؤال ثلا [531]:
علماء فرمودهاند: در باب قبله اعتماد و اعتبار بر قبور مسلمين مىتوان كرد، و همچنين به محاريب مساجد، و بر قواعد رياضيه، و بر مواضعى كه از هيئت قبله استخراج نشده و به مقايسه و تخمين تا موضع مستخرج قبله عمل مىتوان كرد، بلكه عمل به اينها را لازم مىدانند و عمل به قواعد رياضيه را اقدم، بلكه آن را اصل مىدانند، و حال آنكه مشاهدۀ قبلۀ عراق و مسجد كوفه و غيره كه مىكنيم بسيار متخالف و مخالف قواعد هيئت مىباشد، بلكه ضريح عسكريين (عليهما السلام) به بيست و هشت درجه منحرف است، و همچنين مسجد كوفه قريب به بيست و هشت درجه، و حال آنكه حضرت امير (عليه السلام) در اينجا نماز گزارده، و هرگاه قبلۀ اينها درست نباشد و با تقارب اين قدر مختلف باشد، پس مقايسۀ بلاد مذكوره چه نحو تواند شد؟! و همچنين قبلۀ