responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 487

مىشود به اعانت رگهاى جهنده در ساير اجزاى بدن، و جارى شدنش در بدن، و رسيدن نور حيات و حسّ و سمع و بصر و شمّ از آن بر اعضاء شبيه است به رسيدن نور از چراغى كه چون تابنده شود در اطراف خانه، و اطبّاء چون اطلاق روح كنند همين معنى را خواهند، و آن بخارى است لطيف كه حرارت قلب آن را نضج داده است.

و ديگر همان لطيفۀ عالمۀ مدركه است از انسان؛ كه معنى ثانى قلب است، بعضى گفتهاند كه: همين مراد است از قول حق تعالى: قُلِ الرُّوحُ مِنْ أَمْرِ رَبِّي [1].

و عقل: در لغت به معنى فهميدن است و در اصطلاح بر چند معنى اطلاق مىشود:

اول: قوّۀ ادراك نيك و بد و تميز ميان آنها و تمكّن از شناختن اسباب امورى كه اسبابدار باشند و آنچه مؤدّى شود به اسباب، يا مانع شود از رسيدن به آنها، و عقل به اين معنى مناط تكليف و ثواب و عقاب است.

دويم: ملكه و حالتى است در نفس كه آن را مىخواند به سوى اختيار خيرات و منافع، و اجتناب از بديها و مضرّات، و نفس به آن قوّه به هم مىرساند بر منع دواعى شهوانيه و غضبيه و وساوس شيطانيّه، و هل هذا هو الكامل من الأول أم هو صفة أخرى و حالة مغايرة للاولى؟ كلّ محتمل، و آنچه مىبينيم در اكثر مردم كه حكم مىكنند به خوبى بعضى از امور با وجودى كه آنها را به عمل نمىآرند، و به بدى بعضى از امور با وجود آنكه مشغول به آن و شيفتۀ آن هستند؛ دلالت مىكند بر اينكه اين حالت غير علم به نيك و بد است.

سيّم: قوّتى است كه مردم آن را به كار مىبرند در امور زندگانى خود،


[1] اسراء (17): 85، احياء العلوم: 3/ 3 و 4.

نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 487
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست