responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 383

و آخوند مرحوم در بحار از «مناقب ابن شهر آشوب» از كتاب «معتمد» در اصول روايت كرده از على ابن مهزيار كه گفت: وارد شدم عسكر را درحالىكه شكّ داشتم در امامت، پس ديدم خليفه را كه بيرون مىرفت به شكار در روزى از بهار، لكن هوا گرم بود و هواى تابستان بود و بر مردم رختهاى تابستانى بود و حضرت ابو الحسن (عليه السلام) چند لبّاده پوشيده و بر اسبش نيز نمد افكنده و دم اسب را گره زده بود و مردم از آن در تعجّب بودند و مىگفتند كه نمىبينيد اين مدنى را كه با خود چه كرده است؟ پس من در دل خود گفتم كه اگر او امام مىبود چنين كارى نمىكرد، چون مردم به صحرا رفتند مهلتى نشد كه ابر عظيمى برخاست و باقى نماند كسى مگر آنكه تر شد و غرق باران گشت و آن حضرت سالم برگشت، پس من در دل خود گفتم كه نزديك است كه او امام باشد، و گفتم مىخواهم از او سؤال كنم از جنب هرگاه عرق كند در رخت و گفتم در دل خود كه اگر روى خود را و از كند او امام است، چون نزديك به من رسيد روى خود را گشود و فرمود كه: «اگر عرق كند جنب در رخت و جنابتش از حرام باشد پس نمازش در آن جايز نيست، و اگر جنابتش از حلال است پس باكى نيست»، پس باقى نماند در دل من بعد از ديدن اين معجزه شبههاى در امامت او [1].

و نيز در كتاب «بحار» از كتاب «كهنه» از مؤلّفات قدماء اصحاب ما روايت كرده از ابى الفتح غازى بن محمّد طرايقى، از على بن عبد اللّه ميمونى، از محمّد بن على بن معمّر، از على بن يقطين بن موسى اهوازى، از حضرت كاظم (عليه السلام) مثل اين، و در آخرش چنين است كه: «اگر از حلال است پس نماز در آن رخت حلال است، و اگر از حرام است پس نماز در آن رخت حرام است» [2].


[1] مناقب ابن شهر آشوب: 4/ 413 و 414، بحار الانوار: 77/ 17 حديث 5.

[2] بحار الانوار: 77/ 118 حديث 6.

نام کتاب : مقامع الفضل نویسنده : البهباني، الشيخ محمد علي    جلد : 1  صفحه : 383
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست