بدون [1] عربى متحقّق نمىشود [2]، و اظهر آن است كه: مىشود به شرطى كه به مضمون همان عربى باشد كه ترجمه كرديم، و اللّه العالم.
سؤال شسد [364]:
زن عاميّه را بر سر زن سيّده مىتوان گرفت و همچنين بالعكس يا نه؟ و دو سيّده يا بيشتر را در نكاح جمع مىتوان كرد يا نه؟ و سيّده را متعه مىتوان كرد يا نه؟
جواب:
هيچ كدام حرام نيست، و شايد جمع ميان دو سيّده، يا بيشتر و متعه كردن سيّده مكروه باشد، نظر به بعض احاديث كه در منع از جمع ميان دو فاطميّه و متعه كردن آنها وارد شده، و حقير رسالهاى در حليّت جمع ميان دو فاطميّه نوشتهام و گفتگو در حديث منع نمودهام و آن را مسمّى به «منع المنع من الجمع» كردهام، و قول نادرى از بعض متأخرين [3] در آن منع؛ نقل كردهام، هر كسى كه تفصيل دليل و اطّلاع بر قال و قيل خواهد؛ به آنجا رجوع نمايد، و اگر نظر به آن قول احتياط كند ضرر ندارد.
سؤال شسه [365]:
مجملى از احوال عشرۀ مبشّره و فقهاى اربعۀ اهل سنّت را بيان فرمائيد؟
جواب:
امّا عشرۀ مبشّره پس جماعتىاند [4] كه در اين رباعى مذكورند:
ده يار بهشتىاند مىدان * * * بو بكر و عمر على و عثمان
طلحه است و زبير و بو عبيده * * * سعد است سعيد عبد رحمن
اول: أبو بكر بن أبي قحافه؛ اسمش عبد اللّه بن عثمان بن عامر بن عمرو بن كعب بن سعد بن تيم بن مرّه است، و در اينجا با حضرت رسالت پناه (صلّى اللّه عليه و آله و سلّم) در