الآخر و آلة بأوتار يضرب بها [1]، معرّب چنگ و الطبل الذي يضرب به يكون ذا وجه و ذا وجهين [2].
و في الحديث: «طرق [طائفة من] بني اسرائيل ليلة العذاب فأصبحوا و قد افتقدوا أربع طوائف منهم، إحداها الطبّالون» [3].
و قاضى زكريا أنصارى شافعى در «شرح منهاج» چنين گفته كه: مكروه است غنا كردن و شنيدن آن هرگاه با آلت طرب نباشد مثل: طنبور و سرنا و نى و سنج و چهار تار و طبل، و استعمال آلات طرب و شنيدن اينها [گناه] صغيره است و ضررى به عدالت شاهد ندارد مگر آنكه طاعتش غالب بر اينها نباشد، و همچنين نه حرام است و نه مكروه بلكه حلال است، «حدي» خواندن از براى شتر و دفّ زدن- هرچند حلقهدار باشد- از براى اظهار سرور و خوشحالى در عروسى و ختنه كردن و عيد و رسيدن مسافر ... و امثال اينها و همچنين شنيدن حدي و دف؛ از جهت آنكه در حليّت آنها اخبار بسيار وارد است، بلكه تصريح كرده است نووى به سنّت بودن حدي و بغوي به سنّت بودن دف [4] تمام شد كلام قاضى زكريا.
پس ارتكاب اين امور شغل سنّيان و دشمنان حضرت امام حسين (عليه السلام) است، نه شغل شيعيان و دوستان او، مولوى در «مثنوى» گفته:
ظاهرت طعنه زنان بر بايزيد * * * وز درونت ننگ مىدارد يزيد [5]
بعضى از علماى ما طبل جنگ را در جهاد استثناء فرموده مستند به آنكه در حروب حضرت امير (عليه السلام) طبل جنگ بوده، و بر تقدير تسليم از قبيل استثناء