جمعى از شركاء يكى از جملۀ خود را وكيل نمودهاند در فروختن باغچۀ مشترك، و بعد از فروختن وكيل و انقضاى پانزده [1] سال؛ الحال مشترى ادّعا مىنمايد كه من باغچه و عمارت را با هم خريدهام و سهوا قبالهنويس در قباله قيد نكرده است، چه صورت دارد؟
جواب:
هرگاه عمارت مذكوره در تصرّف مشترى نباشد بايد به نهج شرعى ثابت كند كه آن را خريده است و اعتبار به مجرّد نوشته و قباله نيست مگر آنكه شهود قباله يا غير آنها شهادت دهند و مقبول الشهادة باشند، يا آنكه بايعين اعتراف به فروختن نمايند، و اگر از اثبات عاجز شود تسلّط قسم بر بايع و شركاء او دارد.
سؤال رصا [291]:
شخصى ملكى را بيع شرط نموده و بعد از گذشتن يك روز از موعد وجه را تماما به مشترى داده و مشترى نيز قبول كرده، و بعد از آن قدرى از آن ملك را نگاه داشته و تصرّف نموده و مىنمايد كه آن بيع لازم شده و نمىدهم، آيا بعد از قبول وجه؛ اين گفتگو راهى دارد يا نه؟
جواب:
مجرّد گرفتن وجه بعد از انقضاى مدّت و لزوم بيع؛ ثمرى ندارد و آن بيع منفسخ نمىشود مگر به رضا و اظهار تقايل از طرفين.
سؤال رصب [292]:
هرگاه بعد از دخول از براى زوج «عنن» به هم رسد زوجه تسلّط بر فسخ به هم مىرساند يا نه؟
جواب:
نه تسلّط بر فسخ به هم مىرساند و نه بر مطالبۀ طلاق، على الاشهر الاظهر، مگر آنكه شوهر را راضى كند كه او را طلاق دهد.
سؤال رصج [293]:
شخصى فوت شده و سه صغير دارد، آيا برادرهاى متوفّى مىتوانند كه تصرّف در مال ميّت كنند و صغار را از مادرشان جدا نمايند