و اما اخبارى كه در اين مسأله به نظر قاصر رسيده يكى: حديث پنجاه سال است و آن را روايت كرده است كلينى و شيخ (رحمه اللّه) به سند صحيح از عبد الرحمن ابن حجّاج [2]، لكن سندش مشتمل است بر محمّد بن اسماعيل- راوى- از فضل و حالش مختلف فيه است، و اشهر در اين ازمنه آن است كه:
حديثش حسن كالصحيح است، و بعضى مجهول كالصحيح مىدانند [3]، و اظهر، اول است.
و همچنين در طلاق «كافى» [4] و «استبصار» [5] و زيادات طهارت «تهذيب» به سند ضعيف- به سهل بن زياد- از عبد الرحمن مذكور روايت كردهاند [6]، و نيز محقق از كتاب بزنطى از بزنطى روايت كرده- مرسلا- و همگى از حضرت صادق (عليه السلام)[7].
و از آنچه مذكور شد معلوم گشت كه حكم «مفاتيح» [8] به اينكه اين حديث موثّق است، مانند حكم صاحب مدارك [9] و مرحوم آخوند ملّا احمد