دادن حج تهاون مىنمايد، آيا شخصى ديگر مىتواند كه جبرا از ايشان وجه بگيرد و استيجار حج بلدى يا ميقاتى نمايد؟ و مثاب خواهد بود در اين باب يا نه؟
جواب:
از بابت امر به معروف؛ قادر بر اجبار مىتواند كه ايشان را بر اخراج حجّة جبر نمايد و ثواب نيز دارد.
سؤال قند [154]:
ملكى مشاع ميان زيد و عمرو بوده و با همديگر مصالحه نمودهاند و در احد حصّتين تفاوت فاحش بوده كه يكى مرغوب و ديگرى غير مرغوب، مالك مرغوب وجه نقدى به آن ديگرى داده و صيغۀ مصالحه نيز جارى شده، و حال بازآمده و ادعاى غبن مىنمايد، چه صورت دارد؟
جواب:
هرگاه صاحب حصّۀ مرغوبه زيادتى تفاوت ديگرى را با معرفت و رضاى طرفين مصالحه نموده؛ صلحش صحيح و لازم است و آن ديگرى را بر او تسلطى نيست.
سؤال قنه [155]:
چند باب خانه از پدرى به چهار اولاد انتقال يافته و برادرها آنها را رسد [1] كردهاند و هر يك متصرّف حصّۀ خود بودهاند، و چند دفعه خانهها خراب شده و از نو تعمير كردهاند، و حال زيد آمده و ثابت نموده كه رسدى [2] در اين خانهها دارد، آيا رسد از كلّ خانهها مىبرد، يا از يك حصّه از آنها؟ و زيد بايد اخراجاتى كه در اينجا كردهاند بدهد و متصرّف حصّۀ خود بشود يا نه؟
جواب:
هرگاه سهم زيد حصّۀ مشاعه بوده است در ميان كلّ خانهها؛ رسد خود را از همه مىگيرد و اختصاص به حصّۀ معيّنه ندارد و دادن اخراجات