1- اعتقاد و استدلال بر «حجيت ظن مطلق» 2- اعتقاد و استدلال بر «امكان اجتماع امر و نهى در چيزى واحد» 3- اعتقاد و استدلال بر «جواز قضاوت مقلد بر اساس راى مجتهد» [1]
زهد و تقواى محقق قمى
سيد بزرگوار محسن امين در اعيان الشيعه آورده است: او يكى از اركان دين و علماى ربانيين و فضلاى محققين و بزرگان مؤسسين و جانشين گذشتگان صالح است. او از بحرهاى علم و سر شناسان فقهاى متبحر مىباشد كه كاوشگرى عميق و كثير الاطلاع و داراى روش زيبا و سبك و سليقه معتدل بود. ترديدى نيست كه او از دانشمندان مكتب اهل بيت (عليهم السلام) و فقهاى آل محمد (ص) و دنباله رو آنان و هدايت يافته به هدايتشان، مىباشد.
صاحب روضات مىگويد: ميرزاى قمى «كثير الخشوع» و «غريز الدموع» و خوش برخورد بود و معاشرت نيكو داشت.
و جالب اين كه دانشمند اخبارى معروف ميرزا محمد عبد النبي نيشابورى كه مخالف سر سخت (بل دشمن) ميرزا بود- و از اين كه ميرزا در تقويت نحلۀ اصولى در قبال نحلۀ اخبارى سخت مؤثر بود رنجيده خاطر و نسبت به وى بد بين بود و ميرزا و شاگردانش را «قاسميه» مىناميد. همان طور كه مرحوم سيد على طباطبايى صاحب رياض و يارانش را «ازارقه»، و شيخ جعفر صاحب كشف الغطاء و طرفدارانش را «امويّه» مىناميد- در كتاب «رجال» خود راجع به ميرزا و تقوى و امانت و درستى حديث مىنويسد:
[1] محقق قمى گاهى نيز از فتواهاى «نادر» و خلاف مشهور، طرفدارى كرده است. مانند مسأله سهم امام از پيش كه بدان اشاره شد. و مانند قول بر اين كه «جهاد بدون حضور و اذن امام يا نايب خاص او مطلقا- دفاع از جان، مال و عرض، گروهى از مسلمين و نيز دفاع از بيضۀ اسلام، جهاد بالمعنى الحقيقى نيست با آن كه با شرايطى واجب است.»
و نيز، وى همراه با اكثريت متقدمين و بر خلاف اكثريت قريب به اتفاق متاخرين، در همه احكام- اعم از ديات و معاملات، به «توقيفى بودنشان» قائل است.
در لابلاى اين كتاب موارد فوق و مسائل ديگر از اين قبيل از نظر خوانندگان خواهد گذشت.