نام کتاب : تفسير جوامع الجامع نویسنده : الشيخ الطبرسي جلد : 0 صفحه : 5
هبة اللّه الحسينىّ... بهذا العلم» [1] احوال اين ابى منصور در تاريخ بيهق مذكور است [2] ...
ب-چنانكه مذكور افتاد در تاريخ بيهق در احوال طبرسى آمده است: «از كتاب مقتصد در نحو اختياري نيكو كرده است» [3] .
اين كتاب از مؤلّفات عبد القاهر جرجانى است [4] و اين گفته با آنچه در «الذّريعه» آمده است كه به امام جرجانى اقتدا كرده مناسبتى تمام دارد و شكّ نمىماند كه «جواهر الجمل» در نحو تأليف طبرسى است.
طبرسى و شعر:
صاحب تاريخ بيهق گويد: «و او را اشعار بسيار است كه در عهد صبا إنشاء كرده و در كتاب و شاح بعضى از آن بياوردهام و از آن جمله اين أبيات است:
إلهى بحقّ المصطفى و وصيّه # و سبطيه و السّجّاد ذى الثّفنات.
........... # ...........
[5] از كتاب وشاح بيهقى كه اشعار طبرسى در آن نقل افتاده اثرى در دست نيست [6]
طبرسى و ديگر علوم ادبى:
طبرسى چنانكه از مجمع البيان و همين كتاب بر مىآيد در ديگر فنون ادبى مانند لغت و اشتقاق و معانى و بيان و تاريخ و غيره تبحّر داشته است.
طبرسى و حساب و جبر و مقابله:
صاحب تاريخ بيهق گويد: «و در علوم حساب و جبر و مقابله مشار اليه بود» [7] .
طبرسى و تفسير:
با مراجعه به تفسير مجمع البيان و جوامع الجامع تبحّر و تسلّط او در اين علم مسلّم گرديده و نيازى به بحث در اين باره ديده نمىشود بلكه مىتوان گفت: نظم و ترتيبى كه در كتاب مجمع البيان در تفسير آيات و تبويب و تفكيك مطالب بكار رفته بهيچ روى مقدّمى نداشته است.
طبرسى و ساير علوم شرعى: أصلي و فرعى:
از مراجعه به تفسير مجمع البيان و همين كتاب احاطهء طبرسى به اين علوم بخوبى نمودار است، و بعلاوه استاد تفسير كه نمونهء كامل آن طبرسى است نمىتواند به اينگونه علوم تسلّط كافى نداشته باشد، بديهي است قرآن كه متضمّن اصول معتقدات، و قوانين اساسى إسلامي است، و مشتمل بر مبانى حكمت نظرى و عملى انسانى است و چنانكه پيداست داراى آيات عامّ و خاصّ، مطلق و مقيّد، مجمل و مبيّن، ناسخ و منسوخ، محكم و متشابه، و مانند اينها است چگونه ممكن است مفسّر و كسى كه كاشف حجاب از وجه اسرار چنين كتابى است خصوصا مفسّرى چون صاحب مجمع البيان و جوامع الجامع به علوم شرعى أصلي و فرعى وقوف كامل نداشته باشد و عامّ را از خاصّ و مطلق را از مقيّد و ناسخ را از منسوخ و مجمل و متشابه را از مبيّن و محكم باز نشناسد. اگر مفسّر به اينگونه از علوم تسلّط كامل نداشته باشد در تفسير آيات راه خطا پيمايد و يا لا اقل تفسير آيه را مهمل گذارد.