« شعرى » [1] چيست ؟ سيّد : نظر شما در بارهء « تدوير » چيست ؟ أبو العلاء : شما در عدم انتهاء چه عقيده اى داريد ؟ سيّد : نظر شما در بارهء « تحيّز » و « ناعوره » [2] ( چرخ ) چيست ؟
أبو العلاء : شما در بارهء هفت چه عقيده اى داريد ؟ سيّد : نظر شما در زايد برّىّ ( نموّكنندهء خشكى ) بر هفت چيست ؟ أبو العلاء : نظر شما در بارهء چهار چيست ؟ سيّد : شما در بارهء يك و دو چه عقيده اى داريد ؟ أبو العلاء : شما در بارهء مؤثّر چه نظرى داريد ؟ سيّد : شما در بارهء مؤثّرات چه عقيده اى داريد ؟ أبو العلاء : نظر شما در بارهء دو چيز نحس چيست ؟ سيّد : نظر شما در بارهء دو چيز سعد چيست ؟ با اين جواب أبو العلاء مبهوت شد . راوى گويد : سيّد به او گفت : بدان كه « هر ملحدى ؛ ملهد است » . أبو العلاء گفت : اين را از كجا اخذ كرده اى ؟
سيّد گفت : از اين آيه : « اى پسرك من ، به خدا انباز مگير ، كه انباز گرفتن هر آينه ظلم بزرگى است - لقمان : 13 » .

[1] شعرى - به فتح يا ضمّ يا كسر شين - نام دو ستاره به نامهاى : شعرى العبور و ديگرى شعرى الغميصاء است . و در استعمال فارسى زبانان بر وزن دهلى خوانند و آن ستارهء روشن است كه در ايّام جاهليّت بعضى قريش به خدايى پرستش مىكردند ، هر جا فقط شعرى مذكور شود مراد شعراى عبور باشد كه بغايت روشن است . و امّا تدوير انقلاب و گردش و باصطلاح هيئت فلك كوچكى كه در ميان فلك بزرگتر واقع باشد .
[2] ناعوره دلوها يا كوزه هائى است كه بريسمان دايره مانندى بندند و بدان وسيله آب از چاه كشند ، و مرحوم علَّامهء مجلسىّ در بحار گويد : « ناعوره استعاره براى فلك دوّار است » .