نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 2 صفحه : 123
شكوه و شيون بخدا بريم و اعتماد بر او كنيم ، پس هر كيد كه دارى بكن و هر چه كوشش خواهى بنماى و هر جهد كه دارى بكار بر ، بخدا سوگند ذكر ما را از يادها محو نتوانى كرد و وحى ما را كه خداوند فرستاد نتوانى ميرانيد و بغايت ما نتوانى رسيد و ننگ اين ستم را از خويش نتوانى سترد ، رأى تو سست است و شمارهء ايّام دولت تو اندك و جمعيّت تو به پريشانى گرايد آن روز كه منادى فرياد زند : « لعنت بر ستمكاران متجاوز » . و شكر و سپاس خداوندى را سزا است كه حكم و امر كرد به واسطهء اولياى خود به سعادت و ختم احوال اصفياء ببلوغ مطالب ارادت ، و نقل ايشان نموده به رحمت و رأفت و به رضوان و مغفرت ، و به مشقّت تو گرفتار و مبتلا و ممتحن به جز تو خاكسار نگردانيد . و استدعاى من از خداوند اين است كه اجر و پاداش برگزيدگانشان را به كمال رسانده و ثواب و اندوخته اشان را جزيل فرمايد ! و درخواست مىكنم جانشين نيكويى بر ايشان گذارده و بازگشت خوبى بر ايشان مهيّا نمايد كه رحيم و با رأفت است . يزيد ملعون از در پاسخ به آن فرمايشات گفت : فريادى است كه از زنان شايستهء است ، نوحه گران را مرگ ديگران سهل نمايد ! سپس دستور به ردّ و بازگشت آنان داد .
نام کتاب : الاحتجاج - ترجمه جعفری نویسنده : الطبرسي، أبو منصور جلد : 2 صفحه : 123