نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : شهابی، محمود جلد : 3 صفحه : 766
اينك ترجمهء خلاصهء آن : « بسم الله الرحمن الرحيم : نامه ات در پاسخ نامهاى كه امير المؤمنين ، در بارهء ظاهر سازان ريا كار و رياست خواهان از اهل قبله و نااهلان از اين امّت ، به تو نوشته و امر داده بود . كه در بارهء قرآن ايشان را امتحان كنى و احوال ايشان را مكشوف و بر ملا دارى و آنان را به جاى خود بنشانى ، رسيد . « در نامه ياد كردهاى كه چون نامه امير المؤمنين را دريافت داشتهاى جعفر بن عيسى و عبد الرحمن بن اسحاق و ديگر كسانى را كه در بغداد به فقه و حديث انتساب و شهرت يافته و خود را براى افتاء معروف و منسوب ساختهاند احضار كرده و كتاب امير المؤمنين را بر ايشان خوانده و از اعتقاد آنان در بارهء قرآن پرسيدهاى و ايشان بر « نفى تشبيه » اتفاق و در مخلوق بودن قرآن اختلاف داشتهاند و تو كسانى را كه قائل به مخلوق بودن قرآن نشدهاند فرمان دادهاى كه از تحديث و افتاء ، چه در نهان و چه در علن دست باز دارند و به سندى و عباس مولى امير المؤمنين دستور دادهاى كه همان كار را انجام دهند كه به تو دستور دادهام پس قضاة را بگويند شهودى را كه به محضر ايشان حاضر مىباشند امتحان كنند و به ديگر قاضيان كه در نواحى فرماندارى تو هستند فرمان دادهاى كه نزدت حاضر گردند تا ايشان را طبق دستور امير المؤمنين امتحان كنى و در آخر نامه هم كسانى را كه احضار كرده نام برده و گفته هاى آنان را نوشتهاى . امير المؤمنين آن چه را نوشته و ياد كردهاى فهميد و خدا را چنان كه شايسته است سپاس مىگويد و از او مىخواهد كه بر بنده و پيمبر خود درود فرستد و از رحمت وى اميدوار است كه او را توفيق طاعت بدهد و بر نيّت صالح و خيرش اعانت كند . « امير المؤمنين در نامهاى كسانى كه راجع به قرآن از ايشان سؤال كردهاى و هم در پاسخهاى ايشان تامّل و تدبّر كرد امّا آن چه بشر بن وليد مغرور در مسألهء « نفى تشبيه » گفته و در بارهء « مخلوق بودن قرآن » خوددارى و امساك كرده و ادّعا نموده كه با امير المؤمنين در اين باره معاهده كرده كه چيزى نگويد دروغ گفته و كافر شده است و گفتهء او باطل و منكر است و چنين عهدى در اين باره و هم در غير آن ميان وى
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : شهابی، محمود جلد : 3 صفحه : 766