responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : شهابی، محمود    جلد : 3  صفحه : 483


ابن خلَّكان پس از اين كه در بارهء اوزاعى گفته است :
« امام اهل الشّام لم يكن بالشّام اعلم منه » اين مضمون را آورده است :
« اوزاعى در بيروت سكنى مىداشته و از زهرى و عطاء ، حديث استماع كرده و عبد الله مبارك و گروهى بسيار از او حديث ، اخذ و استماع كرده‌اند .
« اوزاعى در بعلبك به سال هشتاد و هشت ( 88 ) و به قولى در سال نود و سه ( 93 ) متولد شده و در روز يكشنبه دو روز به آخر ماه صفر ماندهء از سال يك صد و پنجاه و هفت ( 157 ) در بيروت وفات يافته است » .
مرگ اوزاعى به طورى غريب اتفاق افتاده است . ابن خلَّكان از « تاريخ دمشق » تأليف حافظ ، ابن عساكر نقل كرده كه « اوزاعى در بيروت به حمّام رفته بوده است صاحب حمّام را كارى پيش آمده كه ناگزير دست از كار كشيده و در حمّام را بسته و بىاين كه به ياد آورد كه اوزاعى در حمّام است از پى كار خود رفته چون به يادش آمده كه در را بر اوزاعى بسته بوده برگشته و اوزاعى را ديده كه بسوى قبله دراز كشيده و دست به زير گونه خود گذاشته و درگذشته است ! » ابو نعيم او را بعنوان :
« و منهم العلم المنشور ، و الحكم المشهور ، الامام المسجّل و المقدام المفضّل . . » ياد كرده و نامه‌اى از او به منصور ، خليفه عباسى ، و هم مجلس نصيحت او را بوى ، به تفصيل آورده كه اگر هم در اين تفصيل ترديد و جاى سخن باشد برخى از رواياتى كه در طىّ آن آورده شده در خور توجه و كلماتى كه گفته شايستهء پيروى و تأثر است از جمله رواياتى كه در طى اين نصيحت و موعظهء به منصور آورده شده پيغمبر ( ص ) گفته است :
« أيّما وال بات غاشا لرعيّته حرّم الله عليه الجنّة » و از جمله كلماتش در اين نصيحت و موعظه به منصور :

نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : شهابی، محمود    جلد : 3  صفحه : 483
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست