نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : شهابی، محمود جلد : 3 صفحه : 362
ابن خلَّكان پس از اين كه مادر محمد را بىترديد حنفيّه و به نام خوله دختر جعفر - بن قيس بن سلمة بن ثعلبة بن يربوع بن ثعلبه . . دانسته و دو سه قول ديگر هم در اين باره از قائلان مجهول و ضعيف ، نقل كرده عبارتى از « شرح السّنّة » بغوى ( باب قتال مانعان زكات ) آورده كه از جنبهء فقهى قابل ملاحظه و توجه است . مضمون آن چنين است : « همانا گروهى مرتدّ شدند و شرايع را انكار كردند و به وضع جاهليت خود برگشتند پس صحابه بر قتال و قتل ايشان اتفاق كردند . در بارهء زنان و فرزندان ايشان ، راى و عقيدهء ابو بكر و بيشتر از صحابه اسير گرفتن ايشان بود و على دخترى از اسيران بنى حنيفه را استيلاد كرد و محمد بن حنفيه از آن زن ولادت يافت ليكن هنوز عصر صحابه منقضى نشده بود كه اجماع كردند بر عدم جواز اسارت مرتدّ » باز ابن خلَّكان بعد از اين كه اين مضمون را نوشته است : « شيخ ابو اسحاق شيرازى در كتاب « طبقات الفقهاء محمد بن حنفيّه را در طبقات فقيهان آورده است » چنين گفته است : « محمد بن حنفيّه سخت نيرومند بوده به طورى كه اخبارى شگفت انگيز در اين باره نقل شده است . از جمله ابو العباس مبرّد در كتاب « الكامل » خود حكايت كرده است كه : « على عليه السّلام زرهى داشت كه دامن آن بلند بود پس فرزندش ، محمّد ، را فرمود تا آن را از موضعى معين كوتاه كند محمّد با يك دست دامن و با دست ديگر خود مقدار زائد را گرفت و آن را كشيد و از همان حدّ كه پدرش معيّن كرده و دستور فرموده بود جدا ساخت . عبد الله زبير هم كه سخت نيرومند و توانا مىبود هر وقت اين قضيه را مىشنيد از حسد بر خود مىلرزيد و به شدّت خشمناك مىگرديد . « و هم مبرّد ، در همان كتاب ، در زمينهء توان و نيروى محمد حنفيه چنين حكايت كرده است :
نام کتاب : ادوار فقه ( فارسي ) نویسنده : شهابی، محمود جلد : 3 صفحه : 362