نيست ، و مشكل و ثقيل نيست براى او حفظ چيزى ، و پوشيده نمىماند از او چيزى . » [1] وهب بن وهب قرشى گفت : « زيد بن على گفت : صمد كسى است كه وقتى اراده كند چيزى را ، بگويد به آن : « باش » پس موجود شود . و صمد كسى است كه ابداع كند اشياء را ، پس خلق فرمايد آنها را در صورتى كه با هم اضدادند و هم شكلند و ازواجند ، و خود متفرّد است به وحدت - نه ضدّ دارد و نه شكل و نه مثل و نه شبه . » [2] وهب بن وهب از حضرت علىّ بن الحسين سلام اللَّه عليهما نيز كلامى در تفسير صمد نقل كند . و از حضرت باقر العلوم نيز كلامى راجع به اسرار حروف « الصّمد » ذكر كند . پس ، گويد كه حضرت باقر عليه السلام فرمود : « اگر يافته بودم از براى علمى كه خداوند به من مرحمت فرموده حمله اى ، همانا نشر مىدادم توحيد و اسلام و ايمان و دين و شرايع را از « الصمد » . چگونه از براى من چنين شود با آن كه جدّم امير المؤمنين نيافت حمله اى براى علمش حتى آن كه آه دردناك مىكشيد و مىفرمود بالاى منبر : سؤال كنيد از من قبل از آن كه مرا نيابيد . همانا بين اضلاع سينهء من است علم بزرگى ، آه آه ، كه نمىيابم حملهء آن را . » [3] خاتمه ما ختم مىكنيم اين مقام را به ذكر بعض احاديث شريفه در فضل اين سورهء مباركه ، گرچه احاديث در فضل آن به قدرى است كه از حوصلهء اين مختصر خارج است . در كافى شريف سند به حضرت باقر العلوم ( ع ) رساند كه فرمود : « كسى كه قرائت كند قُلْ هُوَ الله احَد 112 : 1 را يك مرتبه ، مبارك شود . بر او ، و كسى كه دو
[1] - منبع پيشين ، حديث 3 . . [2] - منبع پيشين . حديث 4 . . [3] - منبع پيشين ، حديث 6 . .