responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 40


كشتندش و پيشواى ايشان اسود بن غفار بود كه رجز مىخواند و چنين مىگفت .
« اى آن شبى كه شب عروسى بود كه با خونهاى بسته راه ميرفت ، اى طسم از جديس چه مصيبتى ديدى و اين يكى از شبهاى تو بود آماده شو آماده » آنان افراد قبيله طسم را چنان نابود كردند كه از ايشان هيچكس جز يك مرد بنام رياح بن مرة جان بدر نبرد او خود را به ذوجيشان كه در نجران ميان اردوگاه خود بود رساند و مقابل او ايستاد و اين اشعار را خواند .
« تو نشنيده و نديده اى كه روزى و جنگى همچون روزى باشد كه آن قبيله افراد خاندان طسم را با مكر و حيله از ميان بردند ، ما در حالى كه ازار بسته و كفش برپا داشتيم و جامه هاى سرخ و زيورهاى سبز بر تن داشتيم نزد آنان رفتيم و در صحرا و روى خاك بصورت تكه هاى گوشت و طعمه در افتاديم كه گرگهاى بدخو و پلنگ در ربودن و خوردن آن با يك ديگر ستيز كردند ، اكنون آن قوم را كه در حجاب و پوشش رحمت الهى نيستند درياب و فروگير » .
شاه گفت فاصله ميان ما و ايشان چند روز راه است ؟ گفت سه روز ، يكى از حاضران گفت اى پادشاه دروغ مىگويد و ميان تو و ايشان بيست روز فاصله است و شاه دستور داد سپاهيان روانه بسوى يمامه شوند درباره حركت ايشان و داستان زرقاء [ 24 ] اعشى پس از قرنها چنين سروده است .
« آن زن گفت مردى را مىبينم كه در كف دست او استخوان شانه ( يا شمشير پهنى ) است شايد هم كفش را پينه مىزند اى واى بر من از هر كارى كه مىكند ، ولى گفتارش را تكذيب كردند و صبحگاهان خاندان و سپاهيان ذوجيشان در حالى كه مرگ را بدنبال مىكشيدند و نيزه هاى بلند همراه داشتند ايشان را فروگرفتند ، و از منزلهاى بلند فرود آوردند و خانه ها را ويران و با خاك يكسان كردند » ذوجيشان بجنگ قبيله جديس آمد و آنان را درمانده ساخت و آنگاه بمنظور جنگ با كيخسرو آهنگ عراق كرد كيخسرو به مقابله او آمد و جنگ در گرفت و


24 - نام زنى از قبيله جديس است كه همه چيز را از فاصله سه روز راه مىديد و قوم خود را از اين لشكر برحذر داشت كه نپذيرفتند ، دشمن آمد و زرقاء را گرفتند و چشمش را دريدند .

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 40
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست