responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 346


صعصعه در دشت ميشان مقيم است و از رفتن به بصره خوددارى مىكنند كه سرزنش آنان را دوست ندارند ، مختار زربيا وابسته قبيله بجيله را همراه صد سوار بر اسبان گزينه به تعقيب آنان فرستاد ، او شتابان حركت كرد ولى اصحاب او غير از ده تن ديگران پراكنده شدند ، ابو قلوص همراه همان ده نفر بايشان رسيد و آنان آماده بودند شمر نيزه اى به ابو قلوص زد و او را كشت و ده تن ياران او گريختند ، در اين هنگام ديگران كه پراكنده شده و عقب مانده بودند رسيدند و شمر و همراهانش را تعقيب كردند ولى بانان نرسيدند .
شمر خود را به جايى نزديك بصره بنام شادماه رساند و همانجا ماند .
قيس بن اشعث هم از ترس شماتت مردم بصره از رفتن بان شهر خوددارى كرد و به كوفه برگشت و به عبد الله بن كامل كه نزديكترين مردم به مختار بود پناهنده شد .
عبد الله پيش مختار آمد و گفت اى امير قيس بن اشعث به من پناهنده شده است و من او را پناه داده‌ام ، پناه مرا درباره او بپذير ، مختار سر بزير انداخت و سكوت كرد و سپس با سخنان ديگر عبد الله را سرگرم كرد و باو گفت انگشترت را به من بده و آنرا در انگشت خود كرد و مدتى نگهداشت ، آنگاه ابو عمره را احضار كرد و انگشتر را باو داد و پوشيده باو گفت پيش همسر عبد الله برو و بگو اين انگشتر شوهرت نشانه آن است كه مرا پيش قيس ببرى كه لازم است با او براى خلاصى او از چنگ مختار مذاكره كنم ، آن زن ابو عمره را پيش قيس برد و ابو عمره شمشير كشيد گردن او را زد و سرش را برداشت و آورد و پيش مختار انداخت .
مختار گفت اين پاداش برداشتن قطيفه حسين ( ع ) و چنان بود كه قيس پس از شهادت امام حسين ( ع ) قطيفه يى از آن حضرت را به غنيمت برداشته و معروف به قيس قطيفه شده بود ، عبد الله بن كامل انا لله و انا اليه راجعون بر زبان آورد و گفت تو پناهنده و ميهمان و يار قديمى مرا مىكشى ؟ مختار گفت واى بر تو آرام باش مگر روا مىدارى كه كشندگان پسر دختر پيامبرت را پناه دهى ؟ . آنگاه مختار اسيرانى را كه از مردم كوفه اسير گرفته بود پيش آورد و

نام کتاب : الأخبار الطوال ( فارسي ) نویسنده : الدِّينَوري، أبو حنيفة    جلد : 1  صفحه : 346
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست