responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 430

فانوس جادوئى، بدان دست يافت. انطباق صور افراد با يكديگر موجب حصول صورتى شد كه تمام خانواده را نشان مى‌داد.

12- فرق صورت تالى و صورت ذهنى حقيقى اين است كه اولى مستقيما در پى احساس در مى‌آيد، در حالى كه دومى صورتى است كه به سطح شعور بازمى‌گردد بدون اينكه تحت تأثير حسى مستقيم باشد. (رجوع كنيد به شكل، ماده، جوهر)

صورى‌

فارسى/ صورى‌

فرانسه/Formel

انگليسى/Formal

لاتين/Formalis

صورى منسوب به صورت است. در فلسفه قرون وسطى اين لفظ را در مقابل وجود موضوعى به معنى وجود واقعى و بالفعل به كار مى‌بردند (موضوعى را به معنى عقلى به كار مى‌بردند) و نيز صورى را به معنى وجود عالى و وجود برتر به كار مى‌بردند كه وجود شى‌ء در آن بالقوه و ضمنى و در حالت امكان است.

با وجود اينكه لفظ صورى امروز به اين معنى به كار نمى‌رود، بعضى از متفكران جديد آن را به معنى امور صريح به كار مى‌برند، زيرا صريح امرى است كه مقصود را مى‌رساند و صورت چيزى است كه مطلب را به روشنى آشكار و ترسيم مى‌كند. پس صورى به معنى ظاهر و خالص و آشكار است. مانند نظام صورى صريحى كه حقيقت را بطور خالص بيان مى‌كند، و يا آشكار كردن صورى چيزى كه شى‌ء را از حالت پنهانى خارج كرده و آشكار مى‌كند.

2- منطق صورى صناعتى است نظرى كه مشتمل قواعد و قوانينى است كه فكر را از خطا بازميدارد. منطق علمى است معيارى كه در قوانين فكر و شرايط امكان استدلال تحقيق مى‌كند. آن را از اين جهت صورى ناميده‌اند كه صورت استدلال را از اين جهت كه در صورت صحت صورت نه ماده، منتج خواهد بود، مورد بحث قرار مى‌دهد.

3- اخلاق صورى اخلاقى است كه به وضع قوانين كلى و جامع مى‌پردازد نه قوانين منطبق با غايات و انگيزه‌هاى ناشى از تجربه.

4- تربيت صورى تربيتى است كه مقرر مى‌دارد كه عقل انسانى مركب از صفات مختلف است. و كاربرد اين صفات امر مناسبى است كه موجب انواع ديگرى از كاربرد و استعمال مى‌گردد. بدين معنى كه صفات عقلى كه علم مخصوصى آنها را رشد مى‌دهد، مى‌تواند بطور عمومى رشد و توسعه يابد بطورى كه ما بتوانيم در تمام علوم آنها را به كار بريم. چنانكه گويى اين صفات، سلاح‌هائى است كه تيز مى‌شود و براى بريدن هر چيزى مناسب مى‌شود و يا مانند عضلاتى است كه توسط ورزش رشد مى‌كند و يا همچون پستانى است كه توسط مالش شير بدهد.

5- لفظ صورى به فرهنگ مبتنى بر تحقيقات متعارف اطلاق مى‌شود، مثل فرهنگ صورى يا فرهنگ عام.

صوريت‌

فارسى/ صورت‌گرائى‌

فرانسه/Formalisme

انگليسى/Formalism

صورت‌گرائى يك نظريه فلسفى است مبتنى بر اين اعتقاد كه حقيقت علوم صور مجردى است مبتنى بر تعريفات و قراردادهاى مسلم. هر مذهبى كه منكر ارزش عنصر مادى و اثر آن در معرفت باشد، مذهب صورى است و هر تعبير رمزى مجرد از موضوعات فكر، تعبير صورى است، چنانكه در علوم رياضى، گوئى صورت‌گرائى محض تحقق يافته است.

از اين قبيل است نظريه هنر براى هنر يا طلب بالذات زيبائى در فلسفه زيبائى‌شناسى و قول به استقلال قانون اخلاقى از تمام آنچه مطلوب نفس است در فلسفه اخلاق، بطورى كه ارزش فعل تابع صورت آن (يعنى نيت فاعل) باشد نه ماده آن. اين مطلب را با اين عبارت تعبير كرده‌اند كه:

واجب براى واجب‌

صوفى‌

فارسى/ درويش‌

فرانسه/Mystique

انگليسى/Mystic

لاتين/Mysticus

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 430
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست