دكارت آن را بازگو كرده است، مغالطهاى وجود دارد. اين مغالطه عبارت
است از انتقال بدون دليل از وجود ذهنى به وجود عينى.
دليل جهانى (كونى (Cosmoloque( دل [برهان واجب و ممكن] عبارت است از اثبات
وجود خداوند (واجب) با استناد به وجود جهان (ممكن). اين دليل را دليل مبنى بر
امكان عالم نيز ناميدهاند. در نظر كانت اين دليل در مقابل دليل وجودى و دليل
طبيعى/ الهى (Physico -Theologique(
است. معنى دليل اخير اين است كه با توسل به مشاهده جمال و نظام و هدف
(غايت) و وحدت در عالم، خدا را اثبات كنيم. زيرا اين صفات نمىتواند معلول تصادف
باشد، بلكه صنع عقل كاملى است كه قصد خير و نظام داشته و با حكمت و علم خود همه
چيز را به ترتيب آورده است و اين عقل كل همان خداست.
دليل غائى عبارت است از اثبات وجود
خداوند با توسل به علت غائى.
دوام
فارسى/ هميشگى
فرانسه/Permanence
انگليسى/Permanence
دوام به معنى ثبات، امتداد و استمرار است. مثلا مىگويند باران ادامه
يافت، يعنى پى در پى باران آمد. و نيز دوام عبارت است از بقاى شىء به يك حال در
زمانهاى متغير. در زمان ما اين اصطلاح به زمانى اطلاق مىگردد كه كارمند دولت بايد
آن را در محل كار خود (اداره) بگذراند.
(معجم الوسيط) دائم يعنى وجود خداوند و ديوم به معنى دائم است.
در نظر كانت، مبدأ دوام و استمرار، برترين همانندىهاى تجربه است كه
وى آن را مبدأ دوام جوهر نيز ناميده است. كانت گويد: تمام پديدار مستلزم يك شىء
دائمى است كه اين شىء دائمى عبارت است از جوهر يا موضوع و مستلزم يك شىء متغير
است كه عبارت است از سلسله احوال پى در پى كه بر جوهر وارد مىشود و كيفيت هستى آن
را محدود و معين مىكند.
در اصطلاح منطقيان، دائمه مطلقه قضيه موجهه بسيطى است كه در آن به
دوام ثبوت محمول براى موضوع يا به دوام سلب محمول از موضوع، ما دام كه ذات موضوع
وجود ذهنى يا خارجى داشته باشد، حكم شده است.
دور و دور فاسد
فارسى/ دور منطقى- دور
فرانسه/Cercle ,Cercle Vicieux
انگليسى/Circle Vicious Cirele
دور در لغت به معنى بازگشت شىء به جاى اول خويش است. در منطق دور
عبارت است از رابطه بين دو شىء به نحوى كه بتوان هر كدام را توسط ديگرى تعريف
كرد، يا رابطه بين دو قضيه به نحوى كه بتوان هر يك از آنها را از ديگرى استنتاج
كرد و يا رابطه بين دو شرط است به نحوى كه ثبوت هر يك از آنها متوقف بر ثبوت ديگرى
باشد.
بنا بر اين دور عبارت است از توقف هر يك از دو شىء به ديگرى. دور بر
سه قسم است: علمى، اضافى يا توأمى و مساوى. دور علمى عبارت است از توقف شناخت هر
يك از دو معلوم به شناخت ديگرى. دور اضافى يا توأمى عبارت است از تلازم دو شىء در
وجود، به نحوى كه هر يك از آنها فقط مىتواند همراه دومى وجود داشته باشد. دور
مساوى عبارت است از توقف هر يك از دو شىء متضايف بر ديگرى.
دور از جهت ديگر بر دو قسم تقسيم مىشود: مصرح و مضمر. به اين ترتيب
كه اگر توقف هر يك از طرفين بر ديگرى، در مرحله اول باشد، دور مصرح ناميده مىشود.
مثل توقف الف بر ب و بر عكس مثل اينكه خورشيد را به ستاره روز تعريف كنيم و روز را
به زمان طلوع خورشيد تعريف كنيم. اما اگر توقف طرفين به چند مرحله و مرتبه متوسط
بين آنها باشد، دور مضمر ناميده مىشود. مثل توقف الف بر ب، توقف ب برج و توقف ج
بر الف. مثلا تعريف دو به زوج اول، و تعريف زوج به قابل تقسيم به دو بخش متساوى و
تعريف دو متساوى به دو.
دور فاسد در اصطلاح منطقيان عبارت است از خطاى
ناشى از تعريف چيزى يا اقامه دليل بر وجود چيزى توسط شىء ديگرى كه تعريف يا اثبات
شىء دوم جز به وسيله شىء اول ممكن نباشد. مثلا اگر الف را به وسيله ب اثبات كنيم
و اثبات ب توسط الف انجام شود، اين دور فاسد است.