گوناگونى دارند. مادهگرايان زندگى را نتيجه عوامل فيزيكى شيميائى
مىدانند. جانگرايان (حيويّون) معتقداند كه حيات قوهايست طبيعى و مستقل از قواى
فيزيكى و شيميائى، و اين قوه علت تمايزات حيوانات و گياهان است.
روحگرايان (احيائيون) معتقداند كه ظواهر حياتىاى كه در اشياء
مشاهده مىشود به يك نيروى حياتى به نام جان (نفس) باز مىگردد. مذهب اين طايفه را
اصالت زندگى (Animisme( مىنامند.
6- حيات در اصطلاح صوفيان عبارت از تجلى نفس و روشن شدن آن به انوار خداوندى
است.
7- بين حيات طبيعى و حيات روحى فرق گذاشتهاند.
در اين مورد گفتهاند: حيات طبيعى موجود زنده را برمىانگيزد تا صورت
خود را حفظ كند و با شرايط محيط خود الفت گيرد، در حالى كه حيات روحى، تجاوز از
اين شرايط و غلبه بر موانع را ايجاب مىكند تا اينكه موجود زنده در شرايط بهترى
قرار گيرد و به مراحل بالاتر ارتقا يابد.
8- در كتاب مقدس، حيات به دو معنى آمده است:
يكى حيات طبيعى، ديگر حيات روحى. مقصود از قسم اول، زندگى طبيعى يا
مدت اقامت انسان بر زمين است و اصطلاحات زير از اين گرفته شده است: درخت زندگى،
خميره زندگى، آب زندگانى. اما مقصود از نوع دوم سيرت جاودانى مقابل ويژگىهاى
حيوانى است. اصطلاحات زير در اين مورد است: حيات خير است. و مرگ شر است و حيات
ابدى، بقاى نزد خداست. در امثال سليمان آمده است: در راه خوبى، حيات است. در انجيل
يوحنا آمده است: من قيامت و حياتم، آنكه به من ايمان آورد، اگر بميرد زنده خواهد
شد. و نيز در همان انجيل آمده است: من راه و حق و حياتم (رجوع كنيد به حياتيت).
حياتيت
فارسى/ اصالت زندگى
فرانسه/Animisme
انگليسى/Animism
اصالت زندگى مذهب كسانى است كه مىگويند:
نفس هم مبدأ اعمال عنصرى است و هم مبدأ اعمال فكرى.
اين اصطلاح در موارد زير نيز اطلاق مىگردد.
1- قول به اينكه تصور نفس مركب از دو جزء است.
جزء اول مبدأ حيات است و جزء دوم همچون شبح يا طيفى است كه هنگام
خواب بدن را رها مىكند.
2- قول به اينكه تمام موجودات جان دارند. اين عقيده شبيه عقيده كودكان
است مبنى بر اينكه حيات در تمام موجودات عموميت دارد و يا شبيه عقيده اقوام
ابتدائى است كه مىپنداشتند تمام موجودات طبيعى نفسى شبيه نفس انسان دارند.
3- نظر قدما در اينكه عالم داراى يك نفس كلى است كه آن را به حركت
مىآورد و هر يك از افلاك داراى نفسى مخصوص است.
4- اصطلاح اصالت زندگى به نظريه تايلو (Taylor(
اطلاق مىگردد وى معتقد بود كه تجارب خواب و رؤياها و مرگ چيزهائى
است كه تفكر نفس آنها را به انسان وحى مىكند و او را به تقديس پدران خود و بندگى
خداوند برمىانگيزد.
حيطه
فارسى/ احاطه- كاردانى
فرانسه/Prudence
انگليسى/Prudence
لاتين/prudentia
حيطه به معنى احتياط است. مىگويند فلانى احتياط كار است يعنى در
كارهاى خود دورانديش است. حيطه مركب است از بيدارى، پرهيز، درستانديشى و بركنارى.
قوام آن موجب آگاهى عقل و شناخت آن از حقيقت مىگردد. حيطه از فضايل
درجه اول است و به يك معنى عين حكمت عملى است. اگر انسان در كارهاى خود احتياط كار
و دورانديش باشد يعنى اگر كار خود را بر اساس فكر و علم بنا كند، مىتواند با
اعتماد و اطمينان و صبر و اميد، از خطرات زندگى، دور باشد. (رجوع كنيد به حكمت)
حيوان
فارسى/ جانور
فرانسه/Animal
انگليسى/Animal
لاتين/Animal ,Animalis
حيوان در اصل اسمى است كه بر هر موجود زندهاى اطلاق مىگردد، اما
زيستشناسان موجودات زنده را به دو قسمت بزرگ تقسيم كردهاند و هر يك از اين اقسام
را يك