بطورى كه شىء دوم فقط پس از ايجاد شىء اول، ايجاد شود. در نظر
فيلسوفان، تقدّم بر پنج قسم است:
1- تقدّم به طبع تقدمى است كه در آن،
متأخر محتاج متقدم است. مانند تقدم و تأخر يك و دو.
2- تقدّم به زمان: عبارت است از اينكه متقدم
در زمانى موجود باشد كه متأخر در آن نباشد مثل تقدم ارسطو بر فارابى.
3- تقدم به رتبه: عبارت است از اينكه چيزى
به مبدأ معينى نزديكتر از ديگرى باشد. اين تقدم يا به ترتيب ذاتى است مانند تقدم
اجناس و انواع متوالى و يا قراردادى است مانند تقدم شاگردان رديف اول در كلاس درس
نسبت به بقيه شاگردان.
4- تقدم به شرف: عبارت است از اينكه شرف
يكى بر ديگرى بيشتر باشد مانند تقدم عالم بر جاهل.
5- تقدم به عليّت: علت قبل از معلول استحقاق
وجود دارد.
اخيرا اقسام پنجگانه تقدم را به دو قسم عقلى و زمانى
بازگرداندهاند. تقدم عقلى عبارت است از ارتباط منطقى بين دو شىء. اگر يكى از
آنها مبدأ و ديگرى نتيجه باشد، اولى بر دومى تقدم عقلى يا ذاتى دارد. تقدم ذاتى
اين است كه يكى از دو شىء ذاتا مقدم بر ديگرى باشد. (رجوع كنيد به: اول، متقدم)
تقدّم (2)
فارسى/ پيشرفت
فرانسه/Prog res
انگليسى/Progress
لاتين/Progressus
پيشرفت عبارت است از حركت به جلو يا حركت به جهت معينى. مفهوم آن در
مقابل بازگشت و تأخر است. مثلا مىگويند: ملت پيشرفت كرده است. از اين قبيل است
پيشرفت صنعت، آموزش، بيمارى و لشكر.
پيشرفت حقيقى متصل و به هم پيوسته و به دو نوع متناهى و غير متناهى
است. پيشرفت متناهى و محدود پيشرفتى است كه متوجه تحقق غايت معينى در فرصت محدودى
باشد.
اما پيشرفت نامحدود عبارت است از انتقال ضرورى و متصل، در شرايط
معين، از حدى به حد بعدى، مانند تسلسل اعدد يا تسلسل علل.
پيشرفت از جهت ديگرى قابل تقسيم به مطلق و نسبى است. پيشرفت نسبى
عبارت است از انتقال از خوب به بهتر، يا از نقص به كمال. ارزشگزارى مردم در مورد
طبيعت اين انتقال، نسبت به ارزشهائى كه بر ايشان قابل تصور است، متفاوت است.
پيشرفت مطلق، پيشرفتى است كه ناشى از حتميت تاريخى يا وجودى، يا ناشى از قدرت
واقعى مؤثر در افراد، يا ناشى از غايت حاكم بر تغييرات زندگى باشد. مفهوم چنين
پيشرفتى در نظر ما كاملا روشن نيست.
مهم اين نيست كه پيشرفت را به حتميّت يا قدرت و غايت، تأويل و ارجاع
كنيم، بلكه مهم اين است كه مفهوم آن را دقيقا روشن كنيم. ترسيم اين پيشرفت در نظر
بعضى فيلسوفان به شكل خط مستقيم، و در نظر بعضى به شكل خط منحنى فزاينده و در نظر
بعضى ديگر به شكل چرخشى و ...
است.
اما پيشرفت، گر چه صور و اشكال مختلفى دارد در ذات و جوهر خود، يك
چيز است و آن عبارت است از انتقال تدريجى در يك نظام متصل و پيوسته، از پايين به
بالا يا از نقص به كمال.
مقدار پيشرفت در مسير (الف- ب) به اعتقاد لايب نيتس، عبارت است از
حاصل ضرب جرم در شتاب جسم.
اصطلاح پيشرو منسوب به پيشرفت است و چيزى است كه رو به جلو پيش رود و
در مقابل رجعى است، يعنى چيزى كه رو به عقب مىرود. مثلا مىتوان گفت تركيب پيشرو
است و تحليل رجعى است.
قياس پيشرو عبارت از قياس مركبى است كه موضوع قضاياى آن تدريجا
محدودتر مىشود و آخرين نتيجهاى كه از آن به دست مىآيد، اولين محمول و آخرين
موضوع (محمول اولين قضيه و موضوع آخرين قضيه) را شامل مىگردد. مثال:
هر مهردارى خون سرخ است، هر پستاندارى مهرهدار است، هر گوشتخوارى
پستاندار است، هر گربهاى گوشتخوار است، پس هر گربهاى خون سرخ است.
قياس رجعى، قياس مركبى است كه محمول قضاياى آن تدريجا گسترش مىيابد
و آخرين نتيجه آن شامل اولين موضوع و آخرين محمول (موضوع اولين قضيه و محمول