responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 117

صادق باشد، د صادق است و اگر ج صادق باشد، د صادق است. پس در هر حال د صادق است.

حال اگر مقدمه اول و نتيجه از قضاياى شرطى باشند، قياس ذو حدين به صورت زير خواهد بود: اگر ب صادق باشد، ج ياد صادق خواهد بود. و اگر ج صادق باشد، ه صادق خواهد بود و اگر د صادق باشد باز هم ه صادق خواهد بود.

پس اگر ب صادق باشد، ه صادق است.

قياس ذو حدين همچنين به استدلالى اطلاق مى‌شود كه در آن، قضيه متقابل مشتمل بر بيش از دو احتمال باشد.

همچنين اين اصطلاح به استدلالى اطلاق مى‌شود كه مشتمل بر دو قضيه متناقض باشد. زيرا هر يك از آنها اگر صادق باشد، ديگرى كاذب خواهد بود و هر يك در مقابل ديگرى است.

رنويه‌ اين اصطلاح را به معناى دو عقيده فلسفى به كار مى‌برد كه از اثبات هر يك از آنها انكار ديگرى لازم آيد و از انكار يكى، اثبات ديگرى لازم آيد.

شرط قياس ذو حدين اين است كه بر خصم مسلّم باشد كه قياس فقط متضمن دو احتمال است. زيرا اگر احتمال سومى هم ممكن باشد، وى در تنگنا نمى‌افتد و به قبول مطلب ملزم نمى‌شود.

واضح‌ترين شكل قياس ذو حدين اين است كه قضيه عناديه يا دو پهلو، مشتمل بر دو حد متناقض باشد، به نحوى كه اثبات يك طرف مستلزم انكار و ابطال طرف ديگر باشد. مثل اين سخن ارسطو كه: تحقيق فلسفى يا واجب است يا واجب نيست. به عبارت ديگر، يا علم موجب آگاهى مى‌شود يا موجب آن نمى‌شود، اگر موجب آگاهى نشود، ارزش عملى ندارد و اگر موجب آگاهى شود، از اين جهت كه وسيله تأثير در طبيعت را فراهم مى‌آورد، داراى ارزش عملى واقعى است.

احساس‌

فارسى/ احساس‌

فرانسه/Sensation

انگليسى/Sensation

لاتين/Sensus

احساس يك نمود روانى است كه تحت تأثير يكى از حواس ظاهرى به وجود مى‌آيد. بسته به اينكه اين نمود روانى را چگونه تحليل كنيم و آن را به نحو كلى يا جزئى لحاظ كنيم، داراى معانى مختلفى است. احساس را گاهى به تمام اين نمود اطلاق مى‌كنند و گاهى به جزئى از آن.

اين نمود در هر حال يك نمود بنيادى است كه نمى‌توان آن را با صراحت و تمايز درك نمود، اما مى‌توان به نحوى نسبت به شناخت آن احاطه يافت و به حدود آن نزديك شد. احساس ممكن است يك نمود روانى آميخته از عواطف مختلف باشد، و يا آميخته‌اى از نمودهاى انفعالى و عقلى باشد. احساس از اين جهت كه يك دگرگونى در ذهن فاعل ادراك است، انفعالى است و از اين جهت كه مشتمل بر شناخت اشياء خارجى است عقلى و فعلى است و گاهى معنى آن محدود است و فقط به جنبه انفعالى اطلاق مى‌گردد، از اين جهت معنى آن، مقابل ادراك است (رجوع كنيد به ادراك).

ابن سينا گويد: «من از طريق احساس و شنيدن و تجارب مى‌دانم كه داراى دل و دماغى هستم.» (شفا). جرجانى گويد: «احساس عبارت است از ادراك چيزى توسط يكى از حواس. اگر احساس متعلق به حس ظاهرى باشد، عبارت از مشاهدات است و اگر متعلق به حس باطنى باشد، عبارت از وجدانيات است.» (تعريفات). تهانوى گويد: «احساس نوعى ادراك است، و عبارت از ادراك شى‌ء موجود در ماده‌ايست كه نزد شخص مدرك حاضر باشد، و در مكان و كم و كيف و وضع مخصوصى قرار داشته باشد. پس احساس مستلزم سه چيز است: حضور ماده، تعيّن و تشخص حدود آن و جزئى بودن شى‌ء مدرك. خلاصه اينكه احساس عبارت از ادراك حواس ظاهرى است تحت شرايطى كه ذكر شد.» (كشاف) احساسات درونى احساساتى است كه شخص نسبت به بدن خود دارد نه نسبت به اشياء خارج از بدن خود، مانند گرسنگى، تشنگى، سردرد، دندان درد و جز آن.

حس عبارت از نيرو و قوه‌ايست كه عمل احساس توسط آن انجام مى‌شود و حواس عبارت از آلات حس است.

ابن سينا گويد: «حس شى‌ء خارج از خود را در مى‌يابد اما ذات خود و ابزار خود و احساس خود را در نمى‌يابد.» (شفا و نجات) و نيز گفته است: «حس اشياء جزئى و مشخص را در مى‌يابد.» (نجات). تهانوى گفته است: «حس قوه درك‌كننده نفسانى است.» (كشاف) «حواس عبارت از قواى ادراكى پنجگانه است. كه عبارت است از ديدن، شنيدن،

نام کتاب : فرهنگ فلسفى نویسنده : جميل صليبا- منوچهر صانعى دره بيدى    جلد : 1  صفحه : 117
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست