در مورد مسلمات هندسى به كار برده است. زيرا اين مسلمات، ذاتا از
مبادى مسلم پيشينى بديهى نيستند و حقايقى نيستند كه با تكيه بر آنها بتوان نتايج
تجربى را تعميم داد و فرضياتى نيستند كه بتوان آنها را دقيقا تحقيق كرد، بلكه
اينها فقط اصطلاحات سازگار و هم آهنگى (commode( است كه چون با اشياء خارجى انطباق دارند، عقل
تسليم آنها مىشود.
روش اتفاقىMethode de Concordance ( در منطق تطبيقى عبارت است از روش تلازم در
وقوع (رجوع كنيد به لفظ طريقت) و خلاصه آن اين است كه اگر دو يا چند حالت به نحوى
در ظاهر، در ظرف واحدى مشترك باشند، اين ظرف، يا علت و يا معلول آن حالت ظاهرى
است.
اتفاق به معنى تصادفHasard نيز آمده است.
اتنوغرافيا
فارسى/ نژادنگارى
فرانسه/Ethnographie
انگليسى/Ethnography
نژادنگارى يكى از شعبههاى جامعهشناسى است كه به توصيف اقوام مىپردازد
و روشهاى زندگى آنان و مظاهر مختلف مادى حيات اجتماعى و نيز تلاشهايشان در
تاسيسات اجتماعى، سنن و عادات آنان در مورد خوردن و آشاميدن و لباس پوشيدن را
تحقيق مىكند.
اتنولوجيا
فارسى/ نژادشناسى
فرانسه/Ethnologie
انگليسى/Ethnology
نژادشناسى از شعبههاى جامعهشناسى است كه ظواهر اجتماعى را كه نژاد
نگارى به توصيف آنها مىپردازد، تفسير مىكند. اين شعبه از جامعهشناسى به توصيف
علتهاى حوادث اجتماعى و طبقه بندى آنها مىپردازد.
نژادشناسى را در زبانهاى آلمانى و انگليسى به معنى انسانشناسى (Anthro pology( به كار مىبرند.
اثر
فارسى/ نشان
فرانسه/Effet
انگليسى/Effect
لاتين/Effectus
اثر به معنى نتيجه شىء است و داراى چندين معنى است:
اول- به معنى نتيجه و آن چيزى است كه از
چيزى به دست آيد.
دوم- به معنى نشانه و آن علامتى است كه
دلالت بر چيزى مىكند.
سوم- به معنى خبر است و بر سخنان گذشته
دلالت دارد نه بر عمل آنان.
چهارم- آنچه در پى شىء بيايد كه فقها آن را
حكم گويند. (رجوع كنيد به تعريفات جرجانى و كشاف اصطلاحات الفنون تهانوى) جمع اين
كلمه آثار است و مقصود از آثار آن چيزى است كه معلول و نتيجه شىء است.
لفظ اثر گاهى به چيزى كه تحقّق و فعليت يافته است به اعتبار اينكه از
چيز ديگر به وجود آمده، اطلاق مىشود و از جهتى به معنى معلول به كار مىرود.
(رجوع كنيد به معلول) قانون اثر (Loi de L'effet( در نظر (تورندايك) عبارت است از اينكه:
پيروزى در عمل منجر به تكرار آن و ناكامى در عمل منجر به ترك آن مىشود.
علم الاجتماع
فارسى/ جامعهشناسى
فرانسه/Sociologie
انگليسى/Sociology
اجتماع ضد افتراق است. ابن سينا گويد: «اجتماع عبارت از وجود اشياء
متعددى است كه معنى واحدى آنها را در بر گيرد و افتراق مقابل آن است.» (رساله
حدود). ابن خلدون اصطلاح اجتماع انسانى را بر تمدن جهان اطلاق كرده است. وى
مىگويد: «اجتماع انسانى امرى ضرورى است و حكما اين مطلب را به اين عبارت تعبير
كردهاند كه: