نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 482
مىشود و آن وتر پاشنه [1] است كه به استخوان پاشنه پيوند خورده است و در حالى كه به طرف خارج
پا مايل است پاشنه را به سمت عقب مىكشد، اين ماهيچه باعث ثبات گام روى زمين
مىگردد.
3. از ماهيچههاى پايين برنده ماهيچهاى است كه ماهيچه پيشين را كمك
مىنمايد، اين ماهيچه از سر نازك نى رويش مىيابد، به رنگ بادنجانى است، [2] و به طرف پايين سرازير مىگردد تا
خودش بدون فرستادن وتر، بلكه با بقاى بافت گوشتى خود به عقب پاشنه، بالاتر از محل
اتصال وتر ماهيچه پيشين، متصل گردد، هرگاه اين دو ماهيچه
[3] يا وتر آن، دچار آسيب گردد گام زمينگير مىشود. [4]
4. ماهيچهاى كه از آن دو وتر منشعب مىگردد يك وتر استخوان گام را
خم مىكند و وتر ديگر انگشت شست را باز مىنمايد، زيرا منشأ اين ماهيچه از سر درشت
نى جاى تلاقى آن با نازك نى مىباشد و از بين آن دو به طرف پايين سرازير مىشود و
به دو وتر منشعب مىگردد. يك وتر به پايين مچ جلوى انگشت شست متصل مىگردد و به
سبب اين وتر پايين آمدن گام (و خم شدن آن) انجام مىگيرد و وتر ديگر از بخشى
از اين ماهيچه به وجود مىآيد و از منشأ وتر نخست عبور مىكند و در
اين صورت
وترى را به طرف مفصل اول از انگشت شست مىفرستد كه با گرايش به جانب
داخل آن را باز مىنمايد.
ماهيچهاى از سر خارجى استخوان ران رويش مىيابد كه به يكى از دو
ماهيچه پاشنه متصل مىگردد سپس هنگامى كه موازى
[5] با باطن استخوان ساق قرار گرفت از آن جدا مىگردد و وترى از آن
مىرويد (به سوى ساق و) بخش تحتانى گام را مىپوشاند و
[1] مچ پا در خلف با وتر كالكانئوس (وتر آشيل-TendonAchille
( مجاورت دارد. (ضروريات آناتومى اسنل، ص 84).
[2] به دليل كمى رشتههاى ليفى آن و جالينوس آن را به رنگ
آسمانجونى بيان مىكند.