نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 365
4. وترها، اجسامى كه از قسمتهاى انتهايى ماهيچهها مىرويند، در
ويژگىها به عصب شباهت دارند [1]، و به اعضاى حركتى بدن متصل مىشوند و باعث حركت آنها مىگردند.
عملكرد وترها در تحريك اندام بدن، بدين صورت است كه يك بار با كشش خود عضو را
مىكشد، به سبب كشيده شدن و جمع شدن و بازگشت عضله به پشت، و ديگر بار با سستى
خود، عضو را رها مىكند، به سبب انبساط و بازگشت عضله به وضع عادى، يا عضله در وضع
عادى خود نيز از حد طبيعى در طول (بر خلاف عضلات ديگر) فراتر مىباشد؛ چنان كه در
بعضى از عضلهها مشاهده مىشود (مانند عضله زبان كه
از حد طبيعى بيشتر كشيده شده و تمام زبان بر آن قرار دارد، لذا زبان
مىتواند از دهان بيرون بيايد).
وترها، بيشتر از پيوند بين عصبى كه در عضله فرو رفته و از طرف ديگر
آن آشكار شده و (با اتصال به) اجسامى كه رباط ناميده مىشوند- و بعد از وترها از
آنها ياد مىگردد- تكوّن مىيابند، اين رباطها
[2] نيز (مانند وترها) اجسامى عصب گونه در لمس و در منظر مىباشند، كه
از جانب استخوانها [3]
به سوى عضلهها مىآيند، پس (فايده رباطها در اين است كه) با عصبها [4] به صورت رشته رشته، ليفى (رشتهاى) را
تشكيل مىدهند و آن قسم از ليف متناسب با عضله سازى، از گوشت پر مىگردد، (ماهيچه
مىشود) و بخشى از آن ليف كه از عضله جدا مىگردد به سوى مفصل يا عضو متحرك
مىرود، و با تنيدن رشته به دور خود، وتر را مىسازد.
[1] در سفيدى رنگ، نرمى، خم پذيرى و استقامت در پاره شدن، از اين
رو بعضى، مانند جرجانى آن را از انواع عصب مىشمرد.
[2] مؤلف با اين كه بحث درباره رباطٌّها را پس از اين مىآورد ولى
تعريف رباطٌّها را در اينجا به مناسبت چگونگى تكون وتر از تركيب عصب و رباط مقدم
داشت، رباطٌّها نيز مانند وترها شباهت به عصب دارند در لمس يعنى بافت نرمى دارند و
در منظر يعنى رنگ سفيدى دارند.
[3] در نسخه بولاق «الاعضا» دارد كه درست نمىباشد زيرا رباطٌّها
از طرف استخوانها مىآيند نه اعضاى ديگر بدن (نسخه آملى).
[4] در نسخه بولاق «الاوتار» دارد كه صحيح نمىباشد زيرا در صدد
بيان چگونگى ساخت وترها نيز مىباشد.
نام کتاب : ترجمه قانون در طب نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 365