و اگر گويد: با من بمسجد آى. جواب وى، آن نبود [1]- كه چنين است، و راست گفتى؛ يا نه چنين است، و دروغ گفتى.

پيدا كردن قسمت قضيه‌

قضيه‌ها [2] سه قسم‌اند:

يكى را حملى خوانند، چنان- كه گوئى: مردم جانورست، يا مردم نيست جانور [3].

و يكى را شرطى متصل خوانند [4]، چنان: كه- گوئى: چون چنين بود، چنين‌ [5] بود، و اگر [6] چنان بود، چنان بود [7]، و نه چون چنين بود [8] يا چنان بود، چنين- يا چنان بود [9].

و يكى را شرطى منفصل‌ [10] خوانند، چنان كه‌ [11] گوئى: يا چنين‌

[1] - بى: وى- آ،- وى نتوانى داد- ن.

[2] - قضيه- كب.

[3] - خوانند چنانكه چنين چنين است يا چنين نيست- ط.

[4] - شرطيه الخ- ه،- شرطيه متصله الخ- د، بى: «چنانكه گوئى» تا «متصل خوانند»- آ.

[5] - چنان- ط.

[6] - چنين نبود اگر- د،- چنين بود و آن- ن.

[7] - بى: بود- آ،- نبود- ن.

[8] - بى: «و اگر چنان» تا «چنين بود»- ق.

[9] - و نه چون نه چنين بود نچنين بود يا چون نچنان بود نچنان- د،- نبود و نيست كه اگر چنين بود چنين بود- ن.

[10] - و سوم را الخ- ط،- و يكى را شرط بتفصيل- آ،- و سيّم را شرطيّه منفصله- د.

[11] - چنانكه كه- ل.