نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 339
(530) در جواب گفته مىشود: در اينجا براى موضوعات نامتناهى حصول
بالفعل در نظر گرفته شده است؛ و اين صفت بالفعل بر تمام آنها بدون اينكه چيزى به
صورت بالقوه در خارج باقى مانده باشد شامل است. و تمام آنها، و كلّ، و تمام
موضوعات در يك حدّ و تعريف موجود اخذ خواهند شد؛ زيرا هر سابقى در حد آنچه كه
مسبوق در آن اخذ مىشود مأخوذ است. مقصود من از سابق يك طرف است، و شىء خارج از
آن در حد آن مأخوذ است. پس بنابر اشكال فوق لازم مىآيد كه براى هر موضوع موجود،
محمولى خارج از آن وجود داشته باشد، لكن چيزى خارج از آن وجود ندارد، بلكه هر
محمولى وجود داشته باشد از جملهى محمولها است. و اين محال است. 450
(531) ثم كيف يمكن أن تكون أمور بلا نهاية هى معا فى جنس واحد، بل
فى شىء واحد بالعدد لها ترتيب؟ فإن الفرد و ما يتبعه من اللواحق الغير المتناهية
إنما توجد كلها لا محالة فى شىء من أنواع العدد. و كلما صعد فى المحمولات انتقص
عددها.
و العدد المتضمن للترتيب فإنه فى النقصان متناه إلى الوحدة.
(531) از سوى ديگر چگونه ممكن است جنس واحد داراى انواع نامتناهى
باشد، بلكه چگونه ممكن است شىء واحدى داراى اجزاء نامتناهى مترتّب باشد؟ زيرا فرد
و آنچه از لواحق نامتناهى دارد صرفا تمام آنها در چيزى از انواع عدد به وجود
مىآيند. و هرچه در محمولات بالا رويم عدد آن كم نمىشود. و عددى كه متضمن ترتيب
است و نقصان مىپذيرد تا به يك برسد، متناهى است.
(532) فقد بان إذن أنه لا الموضوعات المأخوذة فى حدود المحمولات،
و لا المحمولات المأخوذة فى حدود الموضوعات، ذاهبة إلى غير النهاية. فقد بان من
جميع هذا أن للبراهين مبادئ غير ذوات أوساط، و بآن أنها لا برهان عليها، و أنها
مقدمات غير منقسمة، و حين بان أن الحمل من فوق و من أسفل واقف، و أن هناك حملا
أوّلا على الشىء.
(532) بنابراين روشن شد كه نه موضوعات مأخوذ در حدود محمولات، و نه
محمولات مأخوذ در حدود موضوعات به بىنهايت ميل نمىكنند.
451 نيز از تمام اين مباحث روشن شد كه براهين داراى مبادىاى هستند كه
حد وسط و برهان ندارند و اين مبادى، مقدمات غير منقسم و بسيط هستند؛ و نيز روشن شد
كه حمل هم از جهت بالا و هم از جهت پايين حدّ يقف دارد؛ و
نام کتاب : برهان شفا نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 339