responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : قراضه طبيعيات نویسنده : ابن سينا    جلد : 0  صفحه : 68

2- آوردن فعل و ضمير مفرد براى «مردم»: «مردم چنان داند» (ص 103 س 7) و نيز رش: ص 116 س 2 و س 4 و 5 و ص 117 س 3. و اين در نثر و نظم قديم فارسى (و زبان پهلوى) معمول بوده است.

3- ارجاع ضمير مفرد بجمع ذى روح: «طبيعت آن ماده را كه اندر گردن پيل و خوك بكار خواست شد نگاه داشت و اندر دندانهاى او متفرع كرد.» (ص 18 س 6- 8) و «اگر گردن بودى فيل و خوك را زخم دندان نيك نيامدى ... از بهر آنك چون زخم بزدى ...» (ص 18 س 8- ص 19 س 1- 2) و «پس بدين سبب پيل و خوك را گردن نبود چه سلاحى كه بدان دشمن از خويشتن باز دارد مهم‌تر بود.».

4- كلمه «حيوان» را غالبا باعتبار اسم جنس بودن آنجا كه ما جمع مى‌آوريم مفرد آورده و براى آن باختلاف، فعل مفرد يا جمع بكار برده (رش: ص 6 س 3 و 8 و ص 8 س 3 و ص 9 س 1 و ص 17 س 3 و 4 و ص 27 س 4 و ص 34 س 4 و ص 106 س 7 و بعد)، ولى صورت جمع آن يعنى حيوانات نيز احيانا ديده ميشود (رش: ص 7 س 10 و ص 9 س 5 و ص 10 س 7 و ص 11 س 2 و 6 و 10) [1].

5- استعمال ضمير «او» براى غير ذى روح (رش: ص 26 س 3 و ص 39 س 1 و س 4 و ص 40 س 2 و 4 و 5 و 6) كه نزد قدما بسيار معمول و رائج بوده است.

6- جمع بستن جمعهاى عربى كه در فارسى قديم معمول بوده در اين كتاب نمونه‌هائى دارد مانند «اوانى‌ها» (ص 91 س 3).


[1] - و شايد بود كه بر اثر تصرف كاتبان باين صورت درآمده باشد.

نام کتاب : قراضه طبيعيات نویسنده : ابن سينا    جلد : 0  صفحه : 68
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست