نام کتاب : قراضه طبيعيات نویسنده : ابن سينا جلد : 0 صفحه : 13
و مسائل علوم طبيعى امتحان و تحقيق ميكرده است و اين جنبه فكر او بر
جنبه فلسفى غلبه دارد در يك جا (ص 43) گويد: «و من خواستم كه آن را بيازمايم معصفر
را كه رنگ او چون رنگ گل مورّدست بياوردم و بر حرير زرد براندم بلون گل موجّه
آمد.» و در جاى ديگر (ص 87) گويد: «سخن اندر صوت و انواع و اسباب او بسيارست و
دشوار ...
صوت چنين گفتهاند كه قرع هواست و بنزديك من آنست كه ...» و در موضع
ديگر گويد (ص 68): «و چنان دانم كه آب را و گل را رصد كرده آيد همان نسبت باشد
ميان ايشان كه ميان زيبق و زر.» [1]. با آنكه مؤلّف بمذهب فلسفى غائى
[2] متمايل است و اين امر در بسيارى از مواضع كتاب [3] و طريقه استدلال و تعليل و حتى طرح
مسائل خاص و توجه ذهن و خاطر او ظاهر ميشود ولى بتقريب همه جا مىكوشد كه امور
طبيعى را با امور طبيعى تبيين كند نه بطريق غير علمى و اين ظاهرا از تأثير مطالعات
اوست در علوم طبيعى عموما و در علم طبيعى (فيزيك) و شيمى بوجه خاصّ.
آنچه او درباره پرهيز از تقليد گفته در خور ستايش و توجه است: «و آن
كس كه اين كتاب نگرد و خواند بايد كه او را بطبيعيّات الف باشد و كتب حكما
نگريده؟؟؟ باشد و بر قانونهاى طبيعى واقف گشته بود تا مصادرات و مقدمات اين مسائل
را بسيار تقليد نبايد كرد.» (ص 4- 5). ولى اين قول چنانكه در ذيل خواهيم ديد مانع
نشده است كه مؤلّف اشتباهات و خطاهاى معاصران خود را بدون تحقيق و تدقيق بپذيرد و