responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : طبيعيات دانشنامه علائى نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 88

هوا چون يك چيز [1] گردد، و شعاع هوا آلت ديدن شود [2]- و بوى چيزها را ببيند [3] و اين نيز محال است، زيرا كه اگر هوا بيننده شود بپيوند اين شعاع، بايد كه چون مردمان بسيار گرد آيند [4] ورا قوت بينائى بيشتر دهند؛ پس مرد ضعيف چشم بايد كه‌ [5] با ياران، به بيند كه‌ [6] تنها، و اگر هوا را قوّت بينائى نبود- كه جز آن نبود [7] كه صورت ديدنى را باين شعاع رساند، [8] خود بيرون آمدن اين شعاع چه بكارست؛ هوا خود بچشم‌ [9] پيوسته است بايد كه خود بچشم رساند تا شعاع را بيرون نبايد شد بآن كه‌ [10] اين شعاع يا جوهرى بود جسمانى يا عرضى‌


[1] چون بكنجى- (چون يك چيز- ط) گردد و شعاع چشم مر شعاع هوا آلت چون خويشى (خويش- ن،- حوسى- ط) گرداند (گرد آيد- ط) بقوت و طبع بفعل با (بعقل با- د،- بفعل تا- ط) هوا- د- ط- ن.

[2] ديدن گردد شود- ق،- ديدن گردد- آ- ه- ل.

[3] بيند- د- ن،- نبيند- آ،- بينند- ل.

[4] گرد آيد- ق- د- ط- ه- آ،- بسيار شوند- كب.

[5] بى: بايد كه- كب.

[6] به بيند كه نه- د- ط- ه،- به بيند نه كه- آ،- به بيند نه- ن.

[7] چنان نبود- آ- ه،- جز آن بود- ن.

[8] رسانيدى- آ،- رسانيد- ه.

[9] بجسم- ل.

[10] نبايد شدن بآن كه- ك،- نيايد شدن يا آنكه- د- ن،- نبايد شد با آنكه- آ،- نبايد شدن با آنكه- ط- ه.

نام کتاب : طبيعيات دانشنامه علائى نویسنده : ابن سينا    جلد : 1  صفحه : 88
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست