نام کتاب : طبيعيات دانشنامه علائى نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 34
كليّت جسمى آن بود كه اگر وهم كنى كه جمله اجزاء آن جسم را [1] گرد آيند،-
[2] و يك بديگر پيوسته شود،- تا جنبش ايشان يكى بود، ايشان بوى شوند. و
نشايد كه مثلا هيچ چيزى را [3] كه طبع [4] وى آنست گرد كنى، چون يك چيز. و آنگاه كه بجنبد پاره آن از مساعدت
ديگر پاره بشود [5]. اين پاره از اين سو شود- و آن پاره
از آن سو- و طبع يكى، بلكه همه بيكسان جنبد، و چون بيكسان جنبد جايگاه [6] كلّى ايشان كليّت جايگاههاء [7]، پراكنده ايشان بود، پس جمله آبها [8] را جايگاه كلّى يكيست.
و هم چنين هر جسمى را و [9] چون جايگاهها [10] يكى بود، حركت طبيعى يكى بود
[11].
و نشايد كه جسمها را جايگاههاء
[12] پراكنده بود كه پيوند ندارد
[13]
[5] باره آن از مساعدت ديگر باره شود- ه،- باره از مساعدت ديگر
پاره شود- ط- ن،- پاره از و مساعدت ديگر پاره نشود و- د،- پاره آن از مساعدت ديگر
پاره بشود و- كب.