responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 352

كه از دست لب و دندان ايشان‌

به دندان دست و لب بايد گزيدن‌

به آهو مى‌كنى غوغا كه بگريز

به تازى مى‌زنى هى بر دويدن‌

صدر اين قصيده چنين است:

الهى طول و عرض عالمى را

توانى در دل مورى كشيدن‌

استاد مطهرى پس از نقل اشعار بالا مى‌گويد:

ناصر خسرو ... عقايد مذهبى نيرومندى دارد ... در عين حال در ديوان او ... اشعارى ...

وجود دارد كه يا بايد آن‌را نوعى هزل و شوخى دانست و يا دلّال عارف. [1]

شيخ الرئيس درباره خير فراوان و شر اندك مطلق حيوانات- چه انسان و چه غير انسان- مى‌گويد:

و كذلك الأجسام الحيوانيّة لا يمكن أن تكون لها فضيلتها إلّا أن تكون بحيث يمكن أن تتأدّى أحوالها في حركاتها و سكوناتها و أحوال مثل النّار في تلك أيضا إلى اجتماعات و مصاكّات مؤذية؛

و همين‌طور، اجسام حيوانى و موجودى مثل آتش ممكن نيست به كمال خود برسند، مگر اين‌كه در حركات و سكنات خود دست‌خوش اجتماعات و برخوردهايى موذى مى‌شوند.

اگر هيچ‌گونه اجتماع و اصطكاكى ميان موجودات نباشد، طبيعى است كه هيچ گونه اذيّت و آزارى پديد نمى‌آيد. اگر آتش با حيوانات برخوردى نداشته باشد و اگر حيوانات با يك‌ديگر اصطكاكى نداشته باشند، هيچ‌گونه حادثه تلخ و ناگوارى رخ نمى‌دهد. حوادث تلخ و ناگوار در برخوردها و اصطكاكات است. به خوبى روشن است كه همه اين برخوردها در كلّ نظام و در جاى خود زيبا و نيكوست و به سبب شرّ اندك اينها نمى‌توان از خير فراوانشان چشم‌پوشى كرد.


[1] . عدل الهى، ص 79- 80.

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 352
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست