responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 227

واجب الوجود، واجب است كه ذات خود را- همان‌گونه كه تحقيق شده است- بالذات تعقّل كند.

اين اشاره به همان مطلبى است كه در فصل يكى به آخر نمط چهارم، بيان شده است.

شيخ الرئيس در آن‌جا فرمود:

الأوّل معقول الذات قائمها.

او با تكيه بر دو وصف «معقول الذات» و «قائم الذات»، يعنى «غيرمادّى» و «قيّوم» بودن واجب الوجود و منزّه بودن او از همه وابستگى‌ها، تعلّق‌ها و عيب‌ها، نتيجه گرفت كه واجب الوجود، هم عاقل و هم معقول است. هرچند اين نتيجه را به آن‌چه در نمط سوم‌ [1] گفته بود، حواله داد و چنين گفت:

و قد علم أنّ ما هذا حكمه فهو عاقل لذاته معقول لذاته؛

روشن شد كه چيزى‌كه حكمش اين است (و از تجرّد و قيّوميّت برخوردار است) هم عاقل بالذات و هم معقول بالذات است.

در حقيقت، اين مطلب، اشاره است به قاعده «كلّ مجرّد عاقل» كه مشّاييان به اثبات آن پرداخته‌اند.

اگر موجودى مجرّد و قائم به ذات باشد، گرفتار هيچ حجاب و مانعى نيست. آن چه مانع از تعقّل ذات و ماسواى ذات است، ماده و عوارض ماده است. مجرّد اگر قائم به غير باشد، از ادراك ذات و ماسواى ذات، محروم است. مانند صورت‌هاى معقولى كه قائم به قوّه عاقله نفس مى‌باشند؛ ولى مجرّدى كه قائم به غير نباشد، عاقل است. نه تنها قاعده «كلّ مجرّد عاقل» از نظر مشّاييان ثابت است، بلكه قاعده «كلّ عاقل مجرّد» نيز از نظر آنها ثابت است. البته نه به قاعده عكس، بلكه به لحاظ اين‌كه هركدام از آنها برهان مستقلّى دارند و البته تعقّل ذات، به علم حضورى است.


[1] . فصل 28.

نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد    جلد : 1  صفحه : 227
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست