نام کتاب : تجريد شرح نمط هفتم از كتاب الاشارات و التنبيهات نویسنده : بهشتى، احمد جلد : 1 صفحه : 167
هنگامىكه صورتهاى حقيقى موجودات در نفس ارتسام يابد، كارش به جايى
مىرسد كه به گفته شيخ الرئيس:
تنقلب عالما معقولا موازيا للعالم الموجود كلّه، مشاهدة لما هو الحسن
المطلق، و الخير المطلق، و الجمال الحقّ المطلق، و متّحدة به، و منتقشة بمثاله و
هيأته، و منخرطة في سلكه، و صائرة من جوهره؛
[1]
نفس، جهانى معقول مىشود كه با كلّ عالم هستى موازى است و حسن مطلق،
خير مطلق و جمال حقيقى مطلق را مشاهده مىكند و با عالم هستى متّحد است و مثال و
هيئت آن در نفس نقش گرفته و به سلك آن درآمده و از جوهر آن شده است.
در عبارت فوق با ذكر «متّحدة به» آشكارا به اتحاد عاقل و معقول،
اعتراف كرده است.
او سپس تصريح مىكند:
العقل و العاقل و المعقول واحد، أو قريب من الواحد؛ [2]
عقل، عاقل و معقول، يكى يا نزديك به يكى است.
او در مباحث معاد از كتاب نجات نيز مىفرمايد:
العقل و العاقل و المعقول شيء واحد، أو قريب من الواحد؛ [3]
عقل، عاقل و معقول، شىء يگانه يا قريب به يگانهاند.
گذرى بر برهانهاى اتحّاد عاقل و معقول
اكنون جاى دارد كه به عنوان سپاسگزارى از فرفوريوس و اتباع او كه بر
اتحاد عاقل و معقول پاى فشردهاند و به عنوان اداى حق استادى و پيشكسوتى