نام کتاب : معراجنامه نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 14
حقيقت خود گويد بلكه باجازت امر گويد چنانكه گفت الرَّحْمنُ عَلَّمَ الْقُرْآنَ و چون آن كشف نطق را مستغرق خود گرداند حقايق معانى مجمل نبى گردد
ليكن امت را بر آن اطلاع نتواند بود كه حواس بند ايشان باشد و از براى مصلحت خلق
نبى را اجازت دهند تا خيال و وهم را در كار آرد و بدان فيض را در عمل آرد و آن قوت
را در فعل كشد و آنچه ادراك بود بوهم سپارد تا مجسم كند و بنمايد و معجزه بود و
آنچه نطق بود بخيال سپارد و تا ذكر در وى تصرف كند در قول آرد كتاب شود بحكم آنكه
بمدد ايزدى باشد مضاف كنند و گويند كتاب اللّه همچنانكه بيت اللّه و عبد اللّه و
رسول اللّه پس آنچه نبى دريابد از روح القدس معقول محض باشد و آنچه بگويد محسوس
باشد بتربيت و وهم آراسته چنانكه گفت «نحن معاشر الانبياء امرنا ان نتكلم الناس
على قدر عقولهم» و معقول مجرد بعقل مجرد ادراك توان كردن و آن دريافتن بود نه گفتن
پس شرط انبيا آنست كه هر معقول كه دريابند در محسوس تعبيه كنند و در قول آرند تا
امت متابعت آن محسوس كنند و برخوردارى ايشان هم معقول باشد ليكن براى امت نيز
محسوس و مجسم كنند و بر وعد و اميدها بيفزايند و گمانهاى نيكو زياده كنند تا شرط! بكمال
رسد و تا قاعده و ناموس شرع و اساس عبوديت منحل و مختل نشود و آنچه مراد نبى است
پنهان نماند و چون بعاقلى رسد بعقل خود ادراك كند و داند كه گفتههاى نبى همه رمز
باشد بمعقول
نام کتاب : معراجنامه نویسنده : ابن سينا جلد : 1 صفحه : 14