نام کتاب : مرزهاى اعجاز (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 180
مىكند
كه بايد از كردار و رفتار و عقايد اولياى مقرب درگاه الهى سرمشق گرفت و از
روشهاى نامطلوب گروههاى سركش و منحرف از جادهء حق كه بر اثر اعمال بد
خود،مورد خشم خدا قرار گرفتهاند، پرهيز نمود.آيا اين حقايق كه در ذهن ما
موقع خواندن اين قسمت از سورهء«حمد»ترسيم مىگردد از امور بىاهميت است كه
نيازى به آن نباشد همچنان كه نويسندهء رساله تصور كرده است؟!غ (1)- معارضه با سورهء«كوثر»
نويسندهء رساله در صدد معارضه با سورهء«كوثر»بر آمده و به عنوان
مقابله،جملههايى را كه از نظر شما مىگذرانيم به هم بافته و به «اصطلاح»سر
هم كرده است:
«انا أعطيناك الجواهر،فصل لربّك و جاهر و لا تعتمد قول ساحر».
«ما به تو جواهر داديم.به درگاه پروردگارت نماز بگزار و صداى خود را بلند كن و بر سخن جادوگر اعتماد مكن».
(2)-درست دقت كنيد كه چگونه اين نويسنده تنها به تغيير برخى از الفاظ قناعت
كرده و در نظم و تركيب،از قرآن تقليد نموده و تصور كرده كه با اين
شاهكار!با قرآن معارضه نموده است.تازه خود او هم مبتكر اين معارضه نيست
بلكه قسمتى از آن را از«مسيلمه كذاب» گرفته است كه او نيز در مقام معارضه
با سورهء«كوثر»جملههايى را سر
نام کتاب : مرزهاى اعجاز (فارسي) نویسنده : خوئی، سيد ابوالقاسم جلد : 1 صفحه : 180