نام کتاب : در قلمرو بلاغت نویسنده : علوى مقدم، محمد جلد : 1 صفحه : 832
اصولا از مسائل مربوط به علم بيان بحثى نكرده و خود نيز در پايان
كتاب به اين نكته توجّه كرده و گفته است 19: «انتهىما اردنا تعليقة من مسائل المعانى
...».
جبر ضومط، در مقدمه كتاب، از فصاحت و بلاغت و درجات بلاغت، سخن گفته
و عقيده دارد كه «البلاغةدرجات متفاوتة» و بر آنست كه درجه
بلاغت كلامى در مقايسه با كلام ديگر، مشخّص مىشود 20.
يكى از ويژگيهاى كتاب مورد بحث اينست كه مؤلّف درباره تفاوت ميان
برخى از كلمات- كه مبتدى تصوّر مىكند آن كلمات با يكديگر تفاوتى ندارند- بخوبى
سخن گفته و فرق ميان آنها را باز گفته است و مثلا تفاوت ميان «إن» و «إذا» را كه از ادات شرط هستند با حديث
نبوى مشخّص كرده و گفته است كه «إذا» در
شرط قطعى بكار مىرود و «إن» در
مورد شرط غير قطعى.
پيامبر اكرم «ص» كسى
را فرمانده و امير لشكرى كرده و براى قتال با مشركان فرستاده و به او چنين دستور
داده است: «إذالقيت عددا من المشركين فادعهم الى
الاسلام فان اجابوك فاقبل منهم و ان ابو افادعهم الى الجزية و عقد الذمّة فإن هم
اجابوك فاقبل منهم و كفّ عنهم».
در اين فرمان، چون ملاقات و برخورد فرمانده با آن عدّه از مشركان،
قطعى و مسلّم بوده، لذا در آغاز با فعل «لقيت» حرف
شرط «إذابكار رفته است و چون بقيّه شروط
همچون: «فإناجابوك- إن ابوا- و إن هم اجابوك»
قطعى نبوده و تمام آنها از شروط غير قطعى و نامحقّق بوده، لذا با اداة شرط «إن» گفته شده است 21.
اين تفاوت ميان «إذا» و
«إن» در گفتار شعرا و نثرنويسان هم
مشاهده مىشود ولى نه به اين صراحت، بلكه گاه دواعى و اسباب شكّ و ترديد و قطعيّت
و جزميّت را نيز در نظر مىگرفتهاند، مثلا متنبّى كه گفته است:
إذا انت اكرمت الكريم ملكته
و إن انت اكرمت اللئيم تمرّدا.
در واقع استعمال «إذا» در
اين بيت، بر قطعيّت. و استعمال «إن» بر
عدم قطعيّت دلالت نمىكند بلكه شاعر از قطعيّت «إذا» يك
نوع ترغيب و تحريض به اكرام را نسبت به شخص كريم فهمانده و از عدم قطعيّت ادات شرط
«إن» يك نوع تنفير و عدم ترغيب را يعنى
آدم كريم را بايد اكرام كرد و شخص لئيم را نبايد اكرام كرد 22.
نام کتاب : در قلمرو بلاغت نویسنده : علوى مقدم، محمد جلد : 1 صفحه : 832