بدين سان امام به لطف الهام خداوند، زبانهاى گوناگون را مىدانست و
در اين باره روايات به حدّ استفاضه رسيده است. از جمله آنكه از على بن مهزيار
روايت كردهاند كه گفت: خدمتكار خود را كه اهل «مقلابيه» بود، نزد امام هادى عليه
السلام فرستادم. خدمتكار شگفت زده بازگشت از او پرسيدم: فرزند، تو را چه مىشود؟
پاسخ داد: چگونه شگفت زده نباشم كه او (امام هادى) پيوسته با من به زبان ما تكلّم
فرمود آن چنانكه گويى يكى از ماست. من خيال كردم او بين مقلابيها زيسته است.
[3]
در اين باره روايتهاى ديگرى نيز وارد شده. مبنى بر آنكه امامان عليهم
السلام به ديگر زبانها نظير فارسى و تركى و همانند آنها آشنائى داشتهاند و به
آموزش و الهام الهى مردم را از حوادثى كه در آينده انتظارشان را مىكشيد، آگهى
مىدادند چنانكه در ارتباط با مرگ واثق، خليفه عبّاسى، اين امر به ثبوت رسيد.