responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : زندگانى پيامبر گرامى اسلام محمد مصطفي(ص) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 16

گفتند: اين امين است. ما به حكم او راضى هستيم. پيامبر فرمود:

پارچه‌اى‌آوردند وسپس‌دستور داد هريك گوشه‌اى از آن پارچه را گرفتند و خود سنگ را در ميان آن نهاد و چون پارچه را بلند كردند و به محاذى ديوار رساندند، آن‌حضرت با دست خود سنگ را در جايگاهش قرار داد و با اين داورى عادلانه حقوق همه قبايل را حفظ كرد، و خود نيز به‌افتخارنصب حجر الاسود نايل‌آمد. قريش با اجراى اين حُكم به افتخار و سرورى فراوان دست يافتند.

در آن زمان اخلاق زشت و ناپسند به صورتى زننده در ميان جوانان شايع بود، به گونه‌اى كه در ميان اعراب آن روز، به جز شمارى اندك، همه جوانان به محيط فاسد و گناه‌آلود زمان خود گرفتار بودند، امّا با اين وجود هيچ يك از اعراب معاصر پيامبر و كسانى كه روزگار جوانى آن‌حضرت را زير نظر داشتند، يك مورد گرايش به باطل يا شركت در مجامع لهو و لعب براى او ثبت نكرده‌اند، بلكه برعكس مردم همه معانى بزرگوارى و شرف و ارزشهاى والاى انسانى را در وجود اين جوان بزرگوار مشاهده مى‌كردند.

معروف است‌كه آن‌حضرت ازبزرگان ورؤساى مكّه درخواست كرد، مجمعى براى دفاع از حقوق ضعيفان و كمك به آنان تشكيل دهند. افراد پاك سرشت از پيشنهاد حضرت استقبال كردند وبراى پرداختن‌به‌اين مهم سوگند شرف خوردند. اين پيمان به نام «حلف الفضول» خوانده‌شد. اين پيمان چه با پيشنهاد پيامبر استوار شده باشد يا با پيشنهاد شخصى‌

نام کتاب : زندگانى پيامبر گرامى اسلام محمد مصطفي(ص) نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 16
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست