سارا، همسر با وفاى ابراهيم الخليل عليه السلام بود، ولى براى او
فرزندى به ارمغان نياورده بود. او كنيزى داشت بنام هاجر، پس كنيز را به ابراهيم
هديه كرد به اميد آن كه خداوند از او فرزندى بدو دهد، و اين چنين هاجر اسماعيل را
بزاد، ولى سارا چيزى يافت كه زنان مىيابند، و خداوند به ابراهيم فرمان داد هاجر و
پسرش را در مكّه در كنار خانهاش جاى دهد.
حضرت ابراهيم نيز فرمان خداى را گردن نهاد و عرض كرد:
رَبَّنَا إِنِّي أَسْكَنتُ مِن ذُرِّيَّتي بِوَادٍ غَيْرِ ذِي زَرْعٍ عِندَ
بَيْتِكَ الْمُحَرَّمِ رَبَّنَا لِيُقِيمُوا الصَّلَاةَ فَاجْعَلْ أَفْئِدَةً مِنَ
النَّاسِ تَهْوِي إِلَيْهِمْ وَارْزُقْهُم مِنَ الثَّمَرَاتِ لَعَلَّهُمْ
يَشْكُرُونَ[1]
«پروردگارا، من برخى فرزندام را در سرزمينى بىآب و علف، در جوار
بيتالحرام تو، سُكنا دادهام، تا- پروردگارا- نماز را برپا دارند، پس دلهاى مردمى
را متوجّه آنها ساز، و از ثمرات روزيشان ببخشى، باشد كه سپاس بگزارند.»
بدين ترتيب هدف از ساختن اين خانه در آن روزگار برپا كردن نماز بود.
پس كعبه، قبله گزاردن نماز گشت.
خداوند دعاى حضرت ابراهيم را استجابت كرد و بيتاللَّه الحرام را
كعبه