1- اگر در حين غسل، كارى كند كه وضو را باطل مىكند، بنابر احتياط
بايد آن اعضايى راكه شسته است دوباره بشويد. اگرچه اقوى اين است كه اعضاى
باقيمانده را بشويد وبراى نمازوضو بگيرد. اما اگر در حين غسل كارى كند كه موجب غسل
مىشود، بايد غسل را اعاده نمايد.
2- اگر در حين غسل مستحبى يا بعد از آن وقبل از انجام دادن كارى كه
براى آن غسل كرده، كارى كند كه وضو را باطل مىكند، بهتراست كه غسل را اعاده
نمايد. به عنوان مثال اگر براىاحرام غسل كرده باشد ولى در اثناى آن يا بعد از آن
وقبل از احرام بستن، حدث موجب وضو ازاو صادر شود، بهتر است كه غسل احرام را اعاده
نمايد تا از ثواب كاملتر بهرهمند شود. ان شاءاللَّه تعالى.
3- اگر در شستن يكى از اعضاى بدن، بعد از آنكه از آن عضو به عضو
ديگرى منتقل شدهباشد، شك كند، نبايد به اين شك اعتنا كند. واگر در شستن طرف چپ
خود بعد از تمام كردنغسل شك كند (مثلًا در وقتى كه لباسش را پوشيده يا به نماز
ايستاده، يا حتى از حمامخارج شده يا به كارى پرداخته كه دلالت بر فارغ شدن از غسل
مىكند) نبايد به شكخود اعتنا كند.
4- اگر متوجه شود كه قسمتى از بدنش، از جهت فراموشى يا وجود مانع بر
روى پوست، شسته نشده است، بايد همان قسمت را بشويد وكفايت مىكند. ان شاء اللَّه.
5- قبلًا گفتيم كه حقيقت غسل- همانند حقيقت وضو- در همه موارد يكى
بيش نيست، ولذا كافى است كه طهارت به قصد قربت را نيت نمايد، وواجب نيست كه نوع
حَدَثى را كهموجب غسل شده همچون جنابت يا حيض يا مس ميت ومانند آن را نام ببرد.
بنابراين اگر چندغسل بر او واجب شده باشد، كافى است به قصد امتثال امر خدا، نيت
غسل كند واز همهغسلها كفايت مىكند، واگر از باب تسليم وتعبّد، موارد واسباب غسل
را نام ببرد، موجبثواب بيشتر مىشود. وهمچنين اگر شخصى محتلم شود وخودش نداند
وبعد براى جمعه يااحرام يا زيارت ويا به قصد تقرب به خداوند بدون سبب مشخص، غسل
كند، از غسل جنابتاو هم كفايت مىكند. وهمچنين اگر ميت را لمس كند ونداند كه لمس
ميت موجب غسلمىشود ولى بعد به سبب ديگرى ويا بدون سبب غسل كند، پاك وطاهر
مىشود. ان شاء اللَّهتعالى.