1- اگر كلمهاى كه مركب از دو حرف يا بيشتر باشد، از روى عمد به زبان
آورد، نماز او باطل مىشود.
2- گفتن يك حرف معنىدار (مانند: «قِ» و «عِ» كه در زبان عربى به
معناى نگهدارى كن وآگاهباش) و از روى عمد باز هم نماز را باطل مىكند، در صورتيكه
گوينده، علم به معناى آن داشته و آن معنى را قصد هم كرده باشد.
3- گفتن دو حرف بىمعنى از روى عمد، اگر به قصد تفهيم چيزى باشد،
اقوى اين است كه بازهم باطل كننده نماز است امّا اگر ازآن دوحرف، چيزى را قصد
نكرده باشد، بنابر احوط نماز را اعاده نمايد.
4- امّا گفتن يك حرف بىمعنى و بدون قصد چيزى، اشكال ندارد.
5- اگر نماز گزار حرف واحدى را به عنوان رمز و اشاره به يك معناى
اصطلاحى به كار ببرد مانند «ع» براى (عليه السّلام) يا «ت» براى (تلفن) و مانند
آن، بنابر احتياط واجب، نماز را اعاده كند.
6- سرفه كردن، آروغ زدن، سينه صاف كردن، دميدن و ناليدن اشكال ندارد
ولى اگر نامهاى اين صداها و حالات را بر زبان آوردمانند اينكه (آخ، آه، اوه و اف)
ومانند آنها را تلفّظ كند، در صورتيكه معناى آنها را هم قصد كرده باشد، نماز او
باطلمىشود امّا اگر چيزى را قصد نكرده باشد و صرفاً براى اظهار درد يا ناراحتى
ويا ... باشد، بنابر احوط نماز را اعاده كند.
7- اگر نمازگزار بگويد: «آه از گناهانم» يا «آه از آتش جهنّم» و
مانند آن و در ضمن دعا يا مناجات باشد، نماز باطل نمىشود و همچنين اگر بدون ذكر
چيز ديگر تنها «آه» بگويد وقصدش ناله از گناه يا آتش جهنّم باشد، بازهم نمازباطل
نمىشود.
8- در اينكه با سخن گفتن نماز باطل مىشود، فرقى نيست كه شنونده
ومخاطبى وجود داشته باشد يا نه و اينكه نمازگزار از روىاضطرار سخن گفته باشد يا
غير اضطرار. امّا اگر سخن گفتن از روى سهو باشد مثل اينكه تصوّر كند كه از نماز
فارغ شده است، نمازباطل نمىشود.
9- قرائت ذكر و دعاى غير حرام [1]
در همه حالات نماز، اشكال ندارد و همچنين قرائت قرآن [2]
به هر مقدار كه بخواهد اشكالندارد. امّا در مورد دعاى حرام، برخى از فقها آن را
باطل كننده نماز دانستهاند.
[1] دعاى حرام مانند دعا براى طلب چيزى حرام، يا دعاى ظالمانه بر
عليه مؤمن مىباشد كه مشهور فقها قايل به حرمت اين گونه دعاها شدهاند.
[2] در مورد قراءت سورهها و آيههاى سجده جزئياتى وجود دارد كه
در باب سجده ذكر شده است.