responsiveMenu
فرمت PDF شناسنامه فهرست
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 356

كارهاى انجام شده به وسيله آن‌ها را بازگو كنند. علت اين كار هم آن است كه انسان قصد انجام گناهى را مى‌كند؛ ولى قبل از عملى كردن آن، براى اين كه صداى وجدان خود را خاموش كند براى انجام گناه دليل مى‌آورد و آن گناه را توجيه مى‌كند وبعد مرتكب آن گناه مى‌شود؛ به عنوان نمونه مى‌گويد فلانى را مى‌زنم يا او را مى‌كشم، و بعد مى‌گويم من نبودم.

برادران حضرت يوسف هم گفتند كه يوسف را به صحرا مى‌بريم و بعد از كشتن او مى‌گوييم كه گرگِ بيابان او را خورده است. در آخرت هم انسان براى كارهاى انجام شده‌ى خود توجيهات مختلفى مى‌آورد؛ به عنوان مثال پيغمبر خدا را مقصّر دانسته مى‌گويد:

خدايا! پيغمبرت با ما خوب صحبت نكرد، يا اگر هم سخنى گفت اين‌گونه‌اى كه ما الان مى‌بينيم صحبت نكرده بود، يا ديگر مبلغان اسلام بحث‌ها را روشن بيان نمى‌كردند، و اگر هم سخنى مى‌گفتند خودشان عمل نمى‌كردند و ما هم حرفشان را قبول نمى‌كرديم، و هزاران بهانه‌ى ديگر؛ حتى در روز قيامت مقابل درگاه الهى ايستاده و مى‌گويند:

وَاللَّهِ رَبِّنَا مَا كُنَّا مُشْرِكِينَ؛ [1]

قسم به خدا كه پروردگار ماست، ما مشرك نبوديم.

از اين جهت است كه خداوند بر دهان انسان مهر سكوت مى‌زند تا ديگر عذرتراشى نكند. در قيامت مثل دادگاه‌هاى دنيا به شخص مجرم و متهم اجازه‌ى حرف زدن نخواهند داد. آن جا اعضاى بدن او در مقابل دادگاه عدل الهى شهادت خواهند داد؛ آنجاست كه انسان ناراحت شده و مى‌گويد:

وَقَالُوا لِجُلُودِهِمْ لِمَ شَهِدْتُمْ عَلَيْنَا؟ [2]

آنها به پوستهاى تنشان مى‌گويند: چرا بر ضد ما گواهى داديد؟


[1] -/ انعام، 23.

[2] -/ فصلت، 21.

نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى    جلد : 1  صفحه : 356
   ««صفحه‌اول    «صفحه‌قبلی
   جلد :
صفحه‌بعدی»    صفحه‌آخر»»   
   ««اول    «قبلی
   جلد :
بعدی»    آخر»»   
فرمت PDF شناسنامه فهرست