امروز بر دهانشان مهر مىنهيم، و دستهايشان با ما سخن مىگويند و
پاهايشان كارهايى را كه انجام مىدادند شهادت مىدهند. و اگر بخواهيم چشمانشان را
محو مىكنيم؛ سپس براى عبور از راه، مىخواهند بر يكديگر پيشى بگيرند، امّا چگونه
مىتوانند ببينند؟! و اگر بخواهيم آنهارا در جاى خود مسخ مىكنيم (و به مجسّمه
هايى بىروح مبدّل مىسازيم) تا نتوانند راه خود را ادامه دهند يا به عقب برگردند.
هر كس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونهاش مىكنيم (و به ناتوانى كودكى باز
مىگردانيم)، آيا انديشه نمىكنند؟!
اى دستها سخن بگوييد!
يكى از اتّفاقات مهمى كه در قيامت روى مىدهد اين است كه خداى متعال
در آن روز بردهان انسانها مهر سكوت مىزند؛ اما به دست و پاهاى انسان قدرت سخن
گفتن مىدهد، زبانى كه در دنيا سخن گوى انسان بود، در آخرت براى مدّتى بسته مىشود
تا ديگر اعضاى بدن به سخن درآمده و
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 355