و اگر بخواهيم چشمانشان را محو مىكنيم؛ سپس براى عبور از راه،
مىخواهند بر يكديگر پيشى بگيرند، امّا چگونه مىتوانند ببينند؟! و اگر بخواهيم
آنها را در جاى خود مسخ مىكنيم (و به مجسّمه هايى بىروح مبدّل مىسازيم) تا
نتوانند راه خود را ادامه دهند يا به عقب برگردند.
هر كس را طول عمر دهيم، در آفرينش واژگونهاش مىكنيم (و به
ناتوانى كودكى باز مىگردانيم)، آيا انديشه نمىكنند؟!
/ ب
ماشينى بدون فرمان!
دو نيروى اساسى در انسانها وجود دارد. يكى بينش و هدايت و ديگرى
اراده و عزم است؛ گرچه اين دو تعبيرى متفاوت دارند؛ ولى حقيقت آن دو يكى است و
داراى حقيقتى يكسان هستند: اينها نعمتى است كه خداى متعال در درون انسانها قرار
داده است تا به اين وسيله انسان را از ساير موجودات و اشيا جدا كند. اگر خداوند اراده،
عزم و تحرّك را از انسان بگيرد، انسان با يك چوب بىخاصيّت و بىتحرّك فرقى نخواهد
داشت؛ يا
نام کتاب : يس اسماى حسناى الهى نویسنده : مدرسى، سيد محمد تقى جلد : 1 صفحه : 343